2777
2789
عنوان

33سالمه و چقدر آرزو دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 1028 بازدید | 81 پست
جدی من چقدر نگرانم  شوهرم با پنج سال پیش فرق کرده چقدر انگار توان جسمی و. وحیش خیلی افت کرده ...

اره جدی میگم.. اینکه واسه سنمون عادیه.. و شور و شوق زیلد هیچ ربطی به بارداری نداره. اصلا نگران این موضوع نباش... همسایمون 38 سالگی بچشو باردار شد و میگفت یه زایمان عالی داشته. میگفت دکتر هی میترسوندم ولی اصلا هیچ مشکلی نداشت.. واقعا هم سن یک عدده

ارزش انسان به اندازه ی حرفایی ست که برای نگفتن داره

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منم شهریور میرم‌سی و چار  متولد ۶۶ هستم .ی پسر دوساله دارم .منم خیلی ارزوها دارپ ک فک نکتم بتو ...

صدای خنده های خدا رو می شنوی به انچه محال میپنداری میخندد انشا الله به تک تک ارزوهات برسی

من ۳۲سالمه متاهلم ویه بچه دارم باور کن از روزی که به دنیا آمدم یه روز خوش تو زندگیم ندیدم همیشه زیر ...

😔❤️

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست
شما یه سفر برو  حال و هواتم عوض میشه سفر هم نمیری ده روز مرخصی بگیر دچار روزمرگی شده فقط همین .

Uبدبختی اینجاس دوساله تا برنامه سفر میچینم شوهرم میگه بریم خونه پدرم 

و رفتن همانا و دعوا و دلخوری همانا

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست

از خودم مینویسم و بعدش پاک میکنم تا تو دلت نگی ای بابا این با حرفهاش تاپیکم رو پر غم کرد

غصه منم نخور فقط بدان همیشه هستند کسانی که خیلی بیشتر از شما حسرت به دل اند اما کاری نمیشه کرد غیر از صبر و شکرگزاری


من پدر و مادر و خواهرم از دنیا رفتن

یه بار عقد کردم و قرار بود بریم خارج از کشور و عقدمون هم خارج از کشور انجام شد و هنوز سالهاست دلیلش رو نمیدونم بعد عقد گفت مهرت تو دلم نیست و بعد ۷ سال نامزدی ( قبل عقد ۷ سال نامزد بودیم رسمی و با نشون ) 

همزمانبا عقد من با دختر دیگه ازدواج کرد نمیدونم چطوری اسم دخترش رو همون اسمی گذاشته که قرار بود باهم بزاریم


بعد طلاق تا امدم آروم بگیرم خواهرم از دنیا رفت

۴۲ سالمه مجرد 

یه برادر دارم متخصص عفونی دوران طبابت کرونا گرفت کلی دوندگی و آی سی یو بود بعد خوب شدن دیگه سعی کرد با هیچکس رفت و آمد نکنه


یه جورایی روز و شب طی میکنم 

اما باز هم امید به زندگی دارم



بعد خوندن حذف میکنم 

غصه هیچی رو نخور 

اره جدی میگم.. اینکه واسه سنمون عادیه.. و شور و شوق زیلد هیچ ربطی به بارداری نداره. اصلا نگران این م ...

ایشالله

منم دلم بچه میخواد انگار واقعا جای خالیشو حس میکنم 

کسی چه می داند شاید جای دیگری مرده ایم و این دنیا جهنم ماست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792