مارمولک بخدا بخاطر ابجیم میرم من ۷ روزه ماه رمضون قبل عید چون زن داداشش از تهران می اومد رفتم پتو و فرش و لباس و تمیزکاری کردمخونش بخاطر ابجیم ک مریض بود خر عوضی نفهم شب قبلشم شوخی شوخی داداشمو زد شلوار داداشمجلوی جمع داشت در می اومدلنقد چیزیش گفتم میخاستیم بریم از خونش هی سفره شام مینداخت ابجیم
این کثافط تا چهار تا آدم دور شو میگره اونو جو میگیره