روز عید نامزدم گفت بریم بیرون چون برام عیدی نیاورده بودن گفتم نمیام حوصله ندارم با اصرار زیاد مجبور شدم بگم دلیلشو ک شبش گفتن میخوایم عیدی بیاریم یعنی قشنگ مشخص بود ک نمیخاستن بیارن و بخاطر اینکه به روشو آوردم اومدن چون چیز خاصی هم نیاوردن شیرینی و میوه و یه چادری و این یکی خیلی برام جالب بود (یکی از لباس هایی ک دوران عقد تازه خریده بودم و مونده بود خونشون با خودشون بعنوان عیدی آوردن!) مواد غذایی هم در حد یه کاسه برنج ، خیلی بهم برخورده حس میکنم هیچ ارزشی برام قائل نشدن و بهم بی احترامی کردن چون عید نوروز هم سر مشکلی ک نامزدم ناراحتم کرده بود و بحث پیش اومده بود برام عیدی نیاوردن یعنی گفتیم احتیاجی نیست بیارید ک اونام قبول کردن. خیلی دلم ازشون پره مخصوصا از مادرش چون میدونم همه کاره اونه، نمیدونم اینا ک تو دلمه چیکارشون کنم به نامزدم بگم یا چجوری باهاشون رفتار کنم چون میدونم ناراحتیم تو رفتارام باهاشون تاثیر میذاره
اگر واقعا تفاوت فرهنگیه ، پس آدم میتونه هضم کنه. بی احترامی و لجبازی نیست پس. من و همسرمم از دو ...
نامزد من اصلا اهل هدیه دادن نیست حرفشم بزنممیگه من نمیدونم ک تو از چی خوشت میاد بیا با هم بریم بخریم میدونی چیه همه چیو باید به روش بیارم خودش هیچی نمیفهمه مثلا همینو هیچوقت خودش نمیگه بیا بریم برات فلان چیز بخریم تا سال هام نگم نمیگه حتی پول دادنشم همینه تا نگم پول میخوام بهم پول نمیده مادرشم مثل خودش خسیسه کلا اینجوری بار اومده الانم میترسم به شوهرم بگم سر عیدی ناراحتم مطمئنم میره میگه اتفاقا دوس دارم بهشون بگه ولی اونا بدشون بیاد و لج کنن و اهمیت ندن
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
واقعا چطور به یک پسر ۱۸ ساله ک میگی از خودشم هیچی نداشته و قرار بوده باباش پشتش باشه اعتماد کردین؟ ...
پسر ۲۱ ساله بود بعدشم اینا اصلا قرار نبود بیان خاستکاری برای سه مراسم با گل شیرینی تشریف آوردن بعدشم همه اول مخالف بودن ولی رفته بودن پیش دعا نویس دعا نوشته بود دهن ما بسته شده بود حالا متوجه اشتباه مون شدیم فکر نکنم قتل کرده باشیم همون طور که خدا ازدواج گذاشته طلاق هک گذاشته
شهر ما کوچیک وقتی پیجیذ تویی شهر فلانی دختر فلانی گرفت همه زنگ میزدن به بابام تورخدا بکو شایع است یا دروغ تنها کسی که گول اینارو خورد ما بودیم اول بار خوب پیش رفتن سرویس بخرن ماشین بخر ن برای پسره مغازه براش راه بندازن ولی یهو روی اصلی شون نشون دادن
چرا باید سرنوشت یه سری ها اینجوری بشه من خودم یه دختر کاملا مقیدی هستم و یکم مذهبی همیشه خدا رو توی زندگیم در نظر دارم ولی نمیفهمم چرا باید زندگیم این مدلی بشه
چرا باید سرنوشت یه سری ها اینجوری بشه من خودم یه دختر کاملا مقیدی هستم و یکم مذهبی همیشه خدا رو توی ...
منم بخدا سرم پایین بوده رفتم آمدم خانواده همین طور کارشون به هیچ کس نیست ولی الان تمام فامیل از خوشحالی دارم بال ذر میارن که دختر فلانی طلاق گرفت جون پسر های خودشون رد شدن واقعا نمی ذونم کدوم کار اشتباه کردم خدا اینارو انداخت تو زندگی ما یعنی زور دعا نویس از خدا بیستره ؟؟
منم الان داشتم به طلاق فکر میکردم ک گفتی مشکل تو حل شدنیه دوباره فکرم برگشت بخدا دیگه دارم دیوونه میشم مشکلاتم خیییلی زیاده سر هر مسئله ای بینمون بحث و ناراحتیه مشکل ما ریشه ایه مشاور چطور میتونه ریشه رو در عرض چند جلسه حلش کنه و آدما رو تربیتشون رو تغییر بده