من يه شب كه همه خواب بودن گربم تو خونه خواب بود يهويى شروع كرد به جيغ زدن بردمش تو حياط كسى رو بيدار نكنه گفتم شايد توهم زده
رفتم كمى غذاي گربه آوردم تو همين فاصله گربم هزار بار جيغ زد
رفتم پايين غذاش دادم
يهو يه چيزي ديدم چشماى آبى بد سياه شنل سفيد پاى پشمالو داشت زبونم بند اومد اصلا نتونستم جيغ بزنم
فكر كنم ده ثانيه اى بود بعد به سرعت رفت طرف در خونه رفت تو
سريع همه رو بيدار كردم آوردم تو حياط تا همه بياد ديدم فقط كله ى گربم هست و بدنش نيست