2777
2789
عنوان

به راهنماییتون بشدت نیاز دارم.

249 بازدید | 41 پست

سلام خانوما قضیه از این قراره من پدر و مادرم مریضن و هیچ کس و غیر از ما نزدیکشون ندارن به کارهاشون میرسیم و دکتر اینا میبریم اما این وسط چن بار کدورت بینمون پیش اومده و شوهرم میگه اشتباه از من بوده هر روز میرفتم میگه اگه زود زود نمیرفتم این حرفا پیش نمیومد مشکل هم اینه گاهی اختلاف نظر پیش میاد که پدرم عصبانی میشه حرف پیش میاد شما جای من بودین چکار میکردین سعی میکردین دوباره مثل قبل بشیم یا نه فاصله رعایت بشه ماهی سه بار بریم بهشون سر بزنیم کاری داشتن انجام بدیم اما دیگه هرروز نریم که بیشتر از این احتراما از بین نره؟؟؟؟ 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه پدر مادر زن و چه پدر مادر شوهر هر دو خطرناکن

انتخاب کن شوهرت یا اونا؟

خب اونا که همدیگرو دارن پس تو چرا شوهرتو ول کنی؟

احترام و نیکی واجبه ولی بیشتر نه 

اینستا پیامتونو جواب میدم ❤️ neda_banoot
چه پدر مادر زن و چه پدر مادر شوهر هر دو خطرناکن انتخاب کن شوهرت یا اونا؟ خب اونا که همدیگرو دارن پ ...

منم از همین میترسم احتراما از بین نره شوهرم هرکاری بگی واسشون کرده از خونه تکونی گرفته تا دکتر ایناشون ..

پدرو مادرمم خیلیی خوبن اما بازم گاهی حرف پیش میاد 

منم از همین میترسم احتراما از بین نره شوهرم هرکاری بگی واسشون کرده از خونه تکونی گرفته تا دکتر ایناش ...

درست میگی ،بزار هر کسی تو زندگیت جایگاه خودشو داشته باشه تو اگر پشت شوهرت باشی قشنگ تری تا اینکه ولش کنی و هر دو تنها کنار هم باشید 😊

اینستا پیامتونو جواب میدم ❤️ neda_banoot
اره مریضن و روستا هستن نمیتونن تنها بمونن دکتر و اینا میبریم وسایل لازم داشته باشن میخریم یا گردش و ...

من باشم فاصله ها رفت و آمدها رو زیاد میکنم تا ببینم چی میگن. آیا اصرار میکنن که هر روز برم خونشون یا نه... خیلی ها معذب میشن هر روز مهمون داشته باشن حتی اگه فرزند متاهل خودشون باشه ولی در عمل نمیتونن اینو بگن ...

🛡🛡 کاربر آقا 🛡🛡

بنده خدا خواهر شوهر بزرگه منم این مشکل داره .به نظرم وقتی باهاتون بد برخورد میکنن به روشون بیارید که ناراحت شدید چند روز نرید تا قدرتون بدونن 

ولی خب نمیشه کلا نرید که بلاخره پدر و مادرن به ادم نیاز دارن این روزا برای همه پیش میاد .خواهر برادر کسی نداری نزدیک باشه بهشون نوبتی برید.

من باشم فاصله ها رفت و آمدها رو زیاد میکنم تا ببینم چی میگن. آیا اصرار میکنن که هر روز برم خونشون یا ...

خب الان دو روز نرفتیم خیلیی زنگ زدن میگن بیایین .

اما شوهرم میگه اشتباه از منه چرا هر روز میرم ک حرف پیش بیاد منم دوراهی موندم شوهرم و راضی کنم بریم یا نه بهش فرصت بدم خودش تصمیم بگیره... البته شوهرم میگه هروقت خواستی میتونی بری هر کجا خواستن ببریشون اما خودش ماهی سه بار مثل مهمون بره و بیاد. 

خب الان دو روز نرفتیم خیلیی زنگ زدن میگن بیایین . اما شوهرم میگه اشتباه از منه چرا هر روز میرم ک حر ...

به نظرم همسرتون پیشنهاد خوبی داده شاید واقعا چیزی شنیده یا دیده که به این نتیجه رسیده که برای حفظ ارزش خودش نباید هر روز خونه پدر و مادر همسرش بره

🛡🛡 کاربر آقا 🛡🛡
بنده خدا خواهر شوهر بزرگه منم این مشکل داره .به نظرم وقتی باهاتون بد برخورد میکنن به روشون بیارید که ...

دور هستن... 

میتونم شوهرم و راضی کنم دوباره مثل قبل بشیم اما میترسم بازم حرف پیش بیاد احتراما از بین بره

دور هستن...  میتونم شوهرم و راضی کنم دوباره مثل قبل بشیم اما میترسم بازم حرف پیش بیاد احتراما ...

خودت تنها برو با پدر مادرت صحبت کن بگو منم کار و زندگی دارم دلم نمیخواد هررزو پاشم بیام اینجا به خاطر شما میام که کمک حالتون باشم بعد شما باهامون اینجوری رفتار میکنید؟ شوهرم بنده خدا ادم خوبیه که اینقدر هواتون داره و بهتون رسیدگی میکنه بجای احترام و تشکر ازش دلش میشکونید؟ خوبه نزاره منم بیام بهتون برسم؟ 

بعدش کم کم دوباره برو پیششون.

به شوهرت بگو پدر مادرم پیر شدن اعصابشون ضعیف شده حساس شدن زیاد حرفاسون به دل نگیره شما به خاطر خدا و ارامش خودتون کمکشون میکنید خودتونم یه روز پیر میشید نیاز به کمک دارید .اینجوری شوهرتم نرم کن 

تا پدر و مادرت بتونن دلشو به دست بیارن

خودت تنها برو با پدر مادرت صحبت کن بگو منم کار و زندگی دارم دلم نمیخواد هررزو پاشم بیام اینجا به خاط ...

شوهرم دو روز تصمیم گرفته ماهی سه بار بره به منم گفته هر وقت خواستم میتونم برم بهش هیچی نگفتم... 

اگه باهاش حرف بزنم میتونم قانعش کنم مثل قبل بشه اما میترسم بازم حرف پیش بیاد نمیخوام بیشتر احتراما از بین بره از یه طرف هم دلم گیره پیش پدر و مادرم...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792