خب حالا که بچه داری ماجرا سخته ..منم دو تا بچه دارم بارها خواستم تمامش کنم ولی بچه ها نمیزارن ...فکر اینکه بچه هام اواره بشن اسیب روحی ببینن نمیزاره .ولی یکروز حتما انجامش میدم .یکروز دوباره آزاد میشم .میخوام بچه ها بزرگ بشن بعد....حالم که اوکی نیست ولی سعی میکنم ارامش به خودم بدم.هر چقدر به خودم سخت بگیرم بدتر میشم. راحت میگیرم خودم آسیب کمتری ببینم
متاسفانه افرادی ک بی احساسو نفهمو بی درک باشن خودخواهو خود رای هم هستن و خودشونو عقل کل میدونن ک تغییرم نمیکنن
فقط ممکنه از بد ب بدتر و از بدتر ب افتضاح تبدیل بشن
منم با شوهرم یکم سرسنگین میشم اون صدبرابر سنگین میشه و متنفرم میشه... دو روز ادامه بدم راحت طلاقمم میده... آنقدر دوسم داره واقعن!
منم از دیشبه نسبت به شوهرم سرد شدم آخه دیدم اونم بی محلی میکنه و سرد برخورد میکنه یکمم مریض احوال بود ولی بازم میتونست بهتر رفتار کنه
نمیدونم دیگه از سردیه اون منم سرد شدم
تو عقدم هستم
شوهر منم از نظر ظاهری همه چیزش خوبه ، دکتری داره ، وضع مالی اش بد نیست خداروشکر، ظاهرش هم خوبه اما از بداخلاقی هاش نگم برات! برای بقیه خوبه آ فقط برای من حال و حوصله نداره، همیشه بداخلاق و عصبیه! حرف نمیزنه ، به بچه ها هیچ اهمیتی نمیده ، همش با منو بچه ها دعوا داره، تفریح نمیره ، به همه چی گیر میده ! مخصوصاً به خانواده ام،
دقیقا مثل من... شوهر منم فوق لیسانسه و مثه ی بی سواد عمل میکنه
ن احساس میده حتی تو روابط جنسیم سرده...
همش گیر میده ب تمیزی خونه... تمیزی بچه.... ب خانوادم ک اینکارو نکردن اون کارو نکردم...
باز خداروشکر کن خونه مستقل هسی
من ک زیر زمین مادرشوهرم هستم هر لحظه باید قیافه همشونو تحمل کنم
از پدرشوهرمم اصلا خوشم نمیاد چون ته بی فرهنگ اس
هر موقع عشقش بکشه میاد پایین
ه جا میخوام برم بهم میکه کجا میری با کی میری چرا میری آخه ب تو چههههههه
شوهرمم اصلا براش مهم نیس من سختمه اینجا چون خودش راحته و اکثرا بالاس و بگو بخند میکنه با خانواده مزخرفش... منم تنها پایین باید بپوسم تا آقا بیاد حق اعتراضم ندارم چون سریع دعوا میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
