خیلی سعی م رو کردم خدا شاهده . پنج سال روش کار کردم. ولی دیگه از دست من کاری ساخته نیست نمیتونم .
باید بره مشاوره . گفتم که حتی پدر خودش هم از دستش عاجزه.
و نمیتونه کنترلش کنه
ولی من سوالم اینه که جطور این وسط بچه مظلوم خودم رو نجات بدم. با توجه به اینکه دختر هم هست اگه پسر بود یه چیزی
واقعا عاجزم نمیتونم هم روی اون کار کنم هم بچه خودم.
بچم دو سالشه به خدا اندازه اون که ده سالشه اذیت نمیکنه
و همیشه اون منو خسته و عصبی میکنه و برای بچه خودم اعصاب ندارم . بمیرم براش که خیلی مظلوم واقع میشه
چیکار کنم که دور بچم نپلکه و دیگه باهاش بازی نکنه . مثلا اگه بهش بگم دیگه باهاش،بازی نکن تو پسری و زشته و ... بعد ممکنه سمتش نیاد ولی به روش های دیگه بچم رو میکشونه سمت خودش و میگه خودش میاد به من چه ، مثلا با گوشی ش کارتون میزاره و بچم میره کنارش . یا مثل اسب می ایسته تا بچم بره رو پشتش و یهو میندازتش.یا در رو باز میزاره و بچم میره دست میزنه به کفش ها و میزاره شون دهنش .
هزار بار درو که ببندم اون الکی میره باز میکنه نیگه گرمه یا برم دستشویی یا ...