2777
2789
عنوان

مامان گریه میکرد،اعصابم خرد شد

527 بازدید | 47 پست

یه داداش دارم شکست عشقی خورده دیونمون کرده یه دایی دارم چهل سالشه تازه ازدواج کرده حالا مامانم میخواد دعوتشون کنه دادشم میگه اگه اومدن من تو خونه نمیمونم حالا داییمم اینقدردوستش دارها مامانم گفت بعدچهل سال داداشم روزای خوششه من باید دلم خون باشه گفته پام تو عروسیشم نمیذارم مامانم هم زار زار گریه میکنه میشه بگید چکار کنیم خیلی لج باز و بد قلق هست

مشکل داداشت با داییت چیه این وسط؟

کلیک کنید تاپیک عکس قبل و بعد عملم با نیک تبار  بینیم که فرم نداره و اخلاق و شرافت کاری خودش و منشیش صفره شما گول نخورید مثل من هیچی سخت تر از گیر افتادن تو جایی که بهش تعلق نداری نیست :)  اگر همه مثل هم فکر کنند در حقیقت هیچکس فکر نمیکند #فمینیست 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

محل ندید درست میشه رفته بایکی دوست شده طرف ولش کرده دق دلیش سرشما خالی نکنه  زمان ما اصلا شکست ...

الان یکساله عادی نشده مامان میگه جیگرم خونه ازدستش دلم کبابه براش

داداشت چند سالشه؟یعنی طرفش ازدواج کرده؟فک کنم بهتره مامانت آروم.کنی کوتاه بیاد پسرا همینجوریش لجبازن ...

نه ازدواج نکرده چهارسال باهم بودن بهم زدن،مامانم حق داره عروسی تک داداشش پسرش نیاد به بقیه بگه کجاست چرانیومده

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792