من امروز خییلی دلم گرفته... یه مدته خیلی روی خودم کار میکنم که شاد باشم در هر شرایطی روحیه خودمو حفظ کنم.. اما امروز همش دارم دنبال بهونه غر زدن میگردم..
خیلی زندگی سخت شده.. یه مشکل حل میشه یه مشکل دیگه اضافه میشه.. خیلی گرونی شده تازه من بچه ندارم به هیچی نمیرسم...
شوهرم هر من اه از خانوادش پول قرض میگیره اول برج بیشتر حقوق میره برای قرض ها.. خودمم دانشجوام سرکار دولتی قبولم نمیکنن شوهرمم جای غیر دولتی نمیزاره برم...
شما چطوری از پس مشکلات بر میاین من که امروز اصلا نمیتونم بگم بی خیالش
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
منم دلم گرفته حقوق بهمن ماه و تازه دادن یه تومنم ازش کم کردن
خیییلیییی بده خییلی....
من چند ماهه منتظرم این ماه یه جاکفشی زیر یک. تومن بخرم.. ساعت خونه هم شکسته ولی اخرشم این ماه نتونستم بخرم.. هیچ لباسی نمیتونم بخرم... بااینکه شوهرم مثلا جای خوب میره سر کار کرایه خونه نداریم واقعا زندگیمون با برجی سه ملیون نمیچرخه
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...
منم اعصابم از محبتای بیجای که در حق دیگران کردم خورده دیروز شوهرم گف دیگه بسه توهم کینه ای شو مثل بقیه هرکار کردن یادت نره همه از خانواده شوهر مینالن من از همخون خودم....
منم گاهی صبح ها که بیدار میشم میگم اه باز شروع شد بهترین لحظه زندگیم وقتیه که میخوابم
من یه مدته همش تلاش میکردم خوب باشم چون یکی از نزدیکانم از دم مرگ برگشت واقعا فهمیدم فقط مرگه که چاره نداره.. ولی امروز با خودم میگم مردن شرف داره به این مدل زندگی که سالی یک بار نمیتونم یه لباس بخرم به اینکه فقط خرج خورد و خوراکمون در میاد.. دوماهه ساهت خونه شکسته میخوام جدید بخرم نمیشه.. یک سال و خوردی هیت شوهرم قراره یه جا کفشی بخره نمیشه.. تختمون خراب شده نمیشه درستش کنیم.. دیگه حالم از این زندگی داره بهم میخوره
برای لبخند زدنت دست به تمام کارهایی ک انسانی هستن بزن...