تو شهر ما عروس شب حنابندون فرار میکنه با دوس پسرش
میبرشو حاملشم میکنه بعد دختره میاد باز داماد مردونگی میکنه باهاش زندگی میکنه
تا بچه اش بدنیا بیاد اونوقت طلاقش میده اینم میره شکایت از اون پسره ک بخاطرش فرار کرده
بالاخره با شکایت و دادگاه
پسره عقدش میکنه
جالبیش اینه دوست منم با دوس پسرش بوده ک پلیس میگیرشون اونم عقد میکنه
هر دو زن با هم
البته اونطور که شنیدم بعد ها زنه طلاق گرفت
اصلا یه ماجرای عجیبی
تو فیلم پس از باران بود فکر کنم حتی دختره بله رو نگفته نگفتم بله رو گفته مبارکه
خیلی ازدواج زوری بخصوص میگن تو جنوب کشور وجود داره
حتی تو برنامه تلویزیونی فکر کنم بود دختره همچین چیزی رو گفته بود مشاور برنامه گفت آره اینجوریه یعنی اونم قبول داشت نمیشه با این فرهنگ مبارزه کرد و خیلی سختگیر هستن روی سنت هاشون
برا دمی گوجه
گوجه زیاد باشه
خوب تفت بدید با سبر و زرد چوبه یه نصفه رب تا بوی زخمیه همه برن بخصوص گوجه و زرد چوبه
بعد قبل اینکه آب اضافه کنید برنجتونم هر چقد ک میخواهید بریزید یه کم هم بزنید تا برنجم با مواد مخلوط بشه بعد به اندازه آب بریزید چون گوجه خودشم آب داره
بعدم ک آب جمع شد بذاریدش به دم
من سیب زمینی نمیزنم. چون برنج شفته میشه
گوجه رو قبلا بی پوست تفن میدادم
دیدم بد با پوست خرد کردم و تفت دادم بهتر شد رنگ غذا هم خوشرنگ شد
بچه اون زنه بدلیل مشکل خود زنه سقط شده بود
احسان هم به زنه گفت یکتا بی‌تقصیر بوده و دکتر نخواسته ناامیدت کنه بهمین دلیل دکتر بهت نگفته که هیج وقت نمیتونی بچه رو سالم نگه داری و مشکل داری و تفسیر یکتا نبوده که بچه مرده
و‌متاسفانه بیشترین امار مردان دارای بیشتر از یک همسر مال جنوب کشوره
دیروز تو یه سایت رسمی خوندم اکثرا دارای دو یا ۳ همسر هستن به خاطر تفکرات متعصبانه و سختگیرانه قدیمی که دارن
امار رسمی کشوری اینو‌میگه من اسم شهرو‌نمیگم
بگن نه ک ندیدم ولی رفتیم مجلس عقد ی دختر سن بالا عروس اماده ک داماد بیاد و عقد کنن داماد نیومد همه رفتن چقدر پذیرایی کردن الکی
دختر همسایمون قبلش سر مهریه حرف نزده بودن سر عقد که عاقد میگه عندالاستطاعه خونواده عروس میگن نه عندالمطالبه سر اون باباش عروسو از سفره عقد بلند میکنه عروسم میره خونه لباس عروسشو درمیاره میره حموم تا شب صدای خنده خونواده عروس میومد چند ماه بعدم دادن به یکی دیگه
