امروز در حیاط رو زدن گفتم طبق معمول داداشم کلیدش رو جا گذاشته رفتم در رو باز کنم تا زبانه در رو باز کردم صدای یه بنده خدایی رو شنیدم که داشت با تلفن حرف میزد شصتم خبر دار شد که یکی دیگه است حالا من 😭 یک شلوار دامنی گشاااااااااد پام بود با یک تنیک هفتی تنم قبلش هم چون ورزش کرده بودم یک سیشرت کوتاه هم رو لباسهام پوشیده بودم که نچام حالا خودتون تصور کنید منو که سیبیلهام تازه سر زده و یه حالت سبزی پشت لبم پیدا کرده قبلش هم ورزش کرده بودم تمام صورتم شده بود لبووووو دوتا جوش لعنتیه صورتی هم یکی کنار ابرو یکی هم کنار دماقم زده نور علی نور بدون یزره آرایش با اون تیپ زاخار بخاطر اینکه سر و وضعم معلوم نباشه که تازه نصفمم بیرون بود از پشت در حالت سرک کشیدن گفتم بله بفرماید.؟ ........
دوست داداشم بود😭😭😭😭😭😭😭اونم به یه حالت سرک کشیدن سرش رو کج کرد گفت سلام یه بسته تو دستش بود گفت اینو بدین به آقا مهدی (داداشم)منم در همون حالتی که نصفم پشت در پنهون بود از دستش گرفتم گفتم مرسی ممنون. تازه متوجه شدم اونم شلوارک پاشه با تیشرت رو خونه ای 😂😂😂 بدبخت بعدش فرار کرداااا فراااااار تازه فهمیدم پشت تلفن داداشم بوده داشته بهش میگفته بیا در رو باز کن 😂حالا بعدش رو بگم که اومدم خونه با کلی خنده واسه مامانم تعریف کردم مامانم گفت ععع این پسر فلانیه همون که زنداداشش گفت مادر شوهرش گفته میخوان بیان برای خاستگاری😂😂😂😂😂😂 حالا من بخندم یا گریه کنم 😁
فقط نگین که تو یک نگاه عاشقت شده 😂
اگه عاشقم شده بود کمپین حمایت از سیبیل قاجاری راه میندازم 😂😂😂سیبیل.قاجاری#
