1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته
ماتوحیاط خونه مادرشوهرم خونه ساختیم بهمون زمین دادن .ولی خونرو خودمون ساختیم فقط شوهرم دست تنها بدون یه هزارتومنی کمک .حالا مادرشوهرم هی میگه شماحق ندارین هیچوقت اینهونرو بفروشین😐😐