یه ماه پیش من بخت برگشته یه لحظه با پسرم رفتم اتاق بچه هام که واسه همکلاسی بچم عکس یه درس رو بفرستیم تو شاد
پاشد بدو بدو اومد دنبالم که آره تو داشتی یه کاری میکردی چیکار میکردی چرا نیآوردی جلو چشم من بفرستی؟؟
الان یه ماهه حرف نمیزنه این به درک
دیشب برداشت پول پس اندازی که برا ماشین جمع کردیم رو ریخت تو ارز تا مثل همیش صفر بشه و خیالش راحت شه از دیشب دارم دق میکنم
الان پیام داده که فلان ساعت برو مسجد فلانی مرده خودتو به خنگی نزن!!
من باید جواب این ادمو چی بدم؟
والا چی بگم
هیچی نگو
و نرو
برو
ولی سرسنگین بمون تامتوجه اشتباهش بشه
هیچی محل نذار
بگو نمیرم به من ربطی نداره
حتما برو و آبرو داری کن
شوهرت احتمالا بعدش بیاد آشتی
در مورد ارز هم خاک هفت حموم تو سرش
من باشم نمیرم میگم خنگم خودتی
بنظرم برو و بیشتر بهونه دستش نده
ببخش عزیز
باید واضح بنویسم که حق مطلب ادا بشه
خیلی بیشعور و خودشیفته و از خود راضی و بدرد نخوره
درست مثل بیشتر مردهایی که می شناسم
مریضه شوهرت مثه شوهر من وای خدایا نسل این مردا کی از بین میره
جواب بده بگو خنگ تویی با این توهمات و خیالاتت
دیگه رفتن و نرفتن هم به خودت بستگی داره با اون طرف رابطه ات چجوره توقع دارن یا نه
خنگ آدمیه ک بعد این همه سال زندگی مشترک به زنش شک داره و معلوم نیست خودش کجا زیرآبی رفته ک فک میکنه زنشم زیرآبی میره
وگرنه طلا ک پاکه چه منتش به خاکه
مسجد خودت برو ومثل همون یک ماه سکوتت رو اختیار کن
