گفتم درد ندارم معاینه کرد گفت دهانه ی رحم ت ۴سانته.و ضربان قلب نی نی نسبت ه هفته پیش کمتر شده منم رفتم بیمارستان و چون بچه اولمه و تجربه ای از سزارین یا طبیعی نداشتم؛ترجیح دادم طبیعی رو انتخاب کنم
همین که رفتم دکترم گفت رفتی بیمارستان فلان فقط ی چی میگم دکتر فلانی بود بیمارستانتو عوض کن.منم تا رسیدم بیمارستان پرسیدم گفتن همون دکتر شیفته اون شب۱🤦♀️
منم کلی استرس افتاد به جونم به شوهرم و مادرم گفتم بریم میترسم و اونیکی بیمارستان دولتی هم کلی شلوغ بود و ترس از کرونا تا وسطای راه رفتم پشیمون شدم گفتم بیخیال برگرد بریم همون بیمارستان تامین اجتماعی حداقل خلوته بیشتر از اینه که بمیرم خلاصه برگشتم همون بیمارستان خودم
از استرس نمیدونستم چیکار کنم حتی با همسرمم خدافظی نکردم فقط مامانمو بغل کردم و رفتم برا پذیرش رفتم و معاینه کردن دیدن ۴سانتم گفتن برو برا بستری و بستری شدم و ی سرم زدن و ی امپول حالا من هی دارم اونیکیارو نیگا میکردم که از درد به خودشون میپیچیدن بدبختا یکی ۴صب اومده بود یکی ۳ظهر اصلا یه وضعی خیلی حالشون بد بود و بشدت جیغ میزدن حالا من کلا خودمو فراموش کردم و هی اینارو نیگا میکردم و ایت الکرسی برای اینا میخوندم