دهه هفتادیا و هشتادیا بیایید لدفن راهنمایی

دیگه اشتباهیه که کردی فقط نباید بزاری از این بدتر شه و قدر خودتو بدونی...از خدا کمک بخوا حتما کمکت میکنه امیدوارم دیگه از این اشتباها نکنی و خوشبخت شی.

عجججججججببببباااا 

دوستان چقد راحت اون بنده ی خدارو قضاوت کردن.

اینکه از خستگی خوابش میبره اصلا چیز بدی نیس. اتفاقا خداروشکر که مثل خیلی از پسرا، وقت برای شیطنت نداره.

اینکه بعدش عبن خیالش نیس که وسط چت خوابش برده، بخاطر اینه که مشغله ش زیاده و فکر میکنه شما هم همین حال رو دارین و نباید براتون مهم باشه.

قرار نیس همه ی پسرا عین هم رفتار کنن و شغلشون یا اوقات فراغتشون عین هم باشه!

دوست عزیزم، شما اگه کسی رو میخواین که واستون عاشقانه رفتار کنه بهتره این پسر رو بذارین کنار، چون این پسر دقیقا عین همسر منه. نمیتونه مدام براتون لاو بترکونه اما همون زحمتی که میکشه بخاطر رفاه آینده ی شماست و نشونه ی عشقشه.

همسر منم دقیقااااااااا توی نومزدی اینجوری بود. مدام شاکی بودم کم کم اخلاقم بعد از شش ماه دستش اومد و سعی کرد رفتارشو عوض کنه‌. البته خیلی عوض نشد اما مشخص بود داره تلاشش رو‌میکنه.

الانم از انتخابم خیلی راضی ام‌. توی این دوره و زمونه مرد همینقد که هیز نباشه الحمدللللللله. باقی کمبوداش رو میذارم پای کمبودای خودم. منم آدم کاملی نیستم.

موفق باشی عزیزم،🌺

عزیزم من توی دوران نامزدی دقیقا همین بساطو داشتم. بارها خواستم باهاش به هم بزنم چون فکر میکردم براش مهم نیستم که وسط پیام دادن میخوابه.

منم عین شما شاکی میشدم و بهش میگفتم وقتی خوابت میاد بگو شببخیر. با یهو رفتن در واقع به من توهین میکنی. میگفت چشم اما شب بعد دوباره همین بساط بپا بود.🥺

در طول روز اگه من تماس نمیگرفتم، اون اصلا تماس نمیگرفت و خیلی دردناک بود برام.🥺

حس میکردم دارم یه طرفه تلاش میکنم و نیاز داشتم اونم تلاش کنه. بنابرین اون اوایل بشدت باهاش برخورد تند داشتم.

اما همونطور که قبلا گفتم، بعد از مدتی دستش اومد که منو چی‌خوشحال میکنه و چی ناراحت.

البته منم یاد گرفتم بیشتر درکش کنم.

خلاصه که کم کم همه چی گل و بلبل شد. 

الان هر لحظه خداروشکر میکنم که دارمش. فکر نکنین مشکلی نداریم، داریم، اما مشکلاتمون رو دو تایی حل میکنیم.