ممنون ميشم راهنماييم كنيد. توي محل كارم يكي از مراجعام يك ربعي تو اتاقم تنها بود و من بيرون كار داشتم. مثل شلخته ها كيفم روي ميز رها هست هميشه!وقتي كارم تموم شد و سوار تاكسي بودم ، كيف پولمو درآوردم كه كرايه بدم، ديدم هيييچ پولي توي كيفم نيست!!!! اين مراجعو ميشناسم و شمارشو دارم. به نظرتون چيكار كنم؟ خيلي حرص خوردم از وقتي برگشتم از سر كار كه چرا بايد به خودش اجازه بده اين كارو كنه
زنی را میشناسم من،که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن،درون اشپزخانه،سرود عشق میخواند…نگاهش ساده و تنهاست،صدایش خسته و محزون،امیدش در ته فرداست………زنی هم زیر لب گوید گریزانم از این خانه،ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……زنی با تار تنهایی لباس تور میبافد،زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند………زنی را میشناسم من که میمیرد ز یک تحقیر ،ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر……زنی با فقر می سازد،زنی با اشک میخوابد،زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند…زنی واریس پایش را زنی درد نهانش را، ز مردم میکند مخفی ،که یکباره نگویندش چه بدبختی،چه بدبختی……زنی را میشناسم من که شعرش بوی غم دارد،ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد… تقدیم به بانوان سرزمینم که هرکدام در پس لبخندشان،غمی پنهان دارند…به امید روزی که تمام زنان و دختران این مرز و بوم شاد و آزاد باشند😔