دیشب شوهرم از خونه بیرونم کرد متنفر شدم ازش ،😔

اخی عزیزم

از ته دلم دعا کردم آرامش ب زندگیت بیاد

😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞

کاشکی زیر دست همون ناپدری میموندی و درستو میخوندی بزورم که شده میرفتی دانشگاه نه اینکه انقدر زود شوهر کنی!!!!

ببین بچه تا ۷ سالگی مال خودته که ، مگه اینطوری نیست؟

متاسفم واسه اونایی که باعث شدن تو با این سن ازدواج کنی که شاید اگر سنت بیشتر بود انتخاب بهتری داشتی 

چ دختر شجاعی هستی  چ مادر مهربونی هستی چقد دلت بزرگه 

..

نمیخام چیز منفی بگم ته دلت خالی شه  

..

سعی کن باهاش هم کلام نشی ازش توقع نداشته باشی حمایتت کنه و محبت کنه...

نمیگم قهر باش ن غذاشو بده سرت داد زد بی تفاوت کاری ک میگرو انجام بده 

بزار کار ب کتک نکشه ...شایدم قدرتو دونست

با شوهرت با علاقه ازدواج کردی؟ آشنا بودی با خصوصیاتش؟ 

ووااااااییییی اینا چرا زن میگیرن خب برید بتمرگید پیش مامانتون 😩شما زن و زندگی میخواید چیکار 😭،چقد شرایطت سخته گلم برات دعا میکنم 💔

نمیگم چرا سنت کمه چرا فلان

چون کاری ب سن و سال نداره 

فقط برات ازته دلم دعا کردم ک خوشبخت بشی و خوشبختی و خوش شانسی بهت رو کنه

بنظرم اگه بچت بدون پدر باشه یا اگم می‌ره پیش پدرش و ت چند وقت یه بار بهش سر بزنی خیلی برای خودت و هم بچه بهتره تا اینکه ت یه زندگی پر از دعوا و دیدن خشونت بزرگ بشه

خودت توضیح دادی که قبلش راجع به مادرش، باهاش بحث کردی ...

😞😞😞😞خیلی شرایطتت سخته

اما بساز و بزار بچت بزرگ ترشه برو سرکار تابتونی مستقل شی عشقمم اون وقت جداشوو

اون موقع به بابات بگو بشماها ربطی نداره

الان چن سالته؟؟

منم الان اینکارو میکنم شوهرم اعتیاد داره مادرم گف باید بسازی بما ربطی ندارع

منم میخوام کار کنم تا مستقل شم و ازش جداشممم

اخررم بگم بهمتون میگم ک زندگیم ماله خودمه

خدا کمکمون کنه😔

مهریه داری.پزشک قانونی و میشناسی.مادر یا برادری داری نداریم مهم نیست مثل توو کم نیستن که روی پای خودشون واستادن و زندگیشونو ساختن خودتو دست کم نگییر نزار انقدر لههت کنه اونوقت وقتی بشه۲۵سالت مثل یه ۵۰ساله داعووون و افسرده تمامی که دخترتم هیچ بویی از دوست داشتن و ارامش محیط خانه و خانواده نبرده و وقتی بزرگ بشه غیر قابل کنترل میشه و واسش هیچ چی اهمیت نداره.پس جلوی ضررو از هرجا بگییری منفعته

متاسف شدم.وقتی رو خانواده اش اینقدرحساس هست.شما از خانواده اش هیچ نگو.نه از خوبی نه ازبدی شان.یک مدت سعی کن آرامش خودت را حفظ کنی و آرامتر باهاش برخورد کنی.اصلا حرف از طلاق وجدایی نزن پررومیشه.اگر طلاق هم خواستی به وقتش بهش بگو.فکرمیکنم به مرور آرامتر و افتاده ترمیشه شوهرت