من تازه یک ساله عروسی کردم
با کسی مشکل ندارم خوشبختانه و اذیتی از هیچکس نیست بهم
فقط حسادت ها و چشمو هم چشمی جاریم خستم کرده و حرصم میده
جلو هم با احترام هستیم مثلا .چون اصلا من زیاد باهاش کاری ندارم و موقع لزوم هم کلام میشم باهاش چون ثابت کرده شعور هم صحبتی نداره😆
خلاصه وضع همسر من خیلی خیلی بهتره.منم هم از لحاظ تحصیلات و قیافه و تیپ خداروشکر سر تر هستم.و تو فامیل هم چون مشکلاتی به وجود اورده زیاد کسی دوسش نداره ولی چون من بی آزار هستم تعریفم تو فامیل زیاده
ولی به نظر میاد جاریم خودشو خیلی قبول داره و گاهی منو تخریب میکنه و خودشو میبره بالا من چیزی نگفتم زیاد بهش.چون حوصله دعوا رو ندارم
ولی بدتر شده و به جای اینکه من فخر بفروشم اون فخرو پز پز راه انداخته
معمولی هستن ولی جوری رفتار میکنه که خیلی سر تر از منه.منم ضایش نکردم تاوحالا
تو خونم هر چی باشه سریع میخره مثل همونو.هر کاری کنم سریع میکنه.یعنی کلا آب بخورم اونم میخوره.وجوری رفتار میکنه که از اول خودش میخاسته و از من چشمو هم چشمی نکرده
اوایل به هیجام نبود.ولی دیگه خیلی رو مخه.احساس میکنم دارم مریض میشم.و گاهی حرفام میمونه تو دلم
گاهی خیلی کم جوابش رو میدم.ولی اون عفریتس کلا و موذی !
کلا با این کاراش رو اعصابمه.
واقعا جاری عقده ای داشتن سخته.که خودشو میخاد به هر دری بزنه که بگه من عقب تر از تو نیستم
تازگیا کرم افتاده جونم هر چی از من تقلب میکنه من بیشتر میخرمو میخورمو میپوشم تا یه جا خسته شه وا بده!!حالا بچرخ تا بچرخیم راه انداختم
چیکار کنم !؟