سلام بچه ها. من ۲۲سالمه دانشگام ی شهر دیگست. سه ساله دارم تو یه شهر غریب ک کسیو نمیشناسم دارم درس میخونم و از پس خودم برمیام. اونوقت وقتی میام شهر خودم انگار یه بچه دوسالم. جوری بابام و داداشم گیر میدن بهم انگار چیزی حالیم نیست. من حتی نمیتونم راحت با دوستم برم بیرون و بیام. میگن بشین خونه دوستت خواست بیاد ببینت میاد خونه و میره. میخوام برم بیرون کلی پرس و جو میکنن ک کجا با کی بیرون چ خبره. انگار من دلم نمیگیره من دوسندارم برم بیرون. فکر میکنن نیازم فقط آب و غذاعه. بخدا از وقتی دانشگاها تعطیل شدن افسرده شدم.انقد با ذوق رفتم کتابای ارشدمو جور کردم ک بخونم برا ارشد ولی وقتی رفتارا اینارو میبینم از زندگی بیزار میشم. فقط میگم کاش ی مورد خوب پیش بیاد ک ازدواج کنم مستقل شم. برم یجای دور که حتی خانوادمم نبینم. جالبش اینه ک هر خواستگاری ک میاد بابام بدون اینکه بمن بگه رد میکنه. انگار الان خیلی تو رفاهم. بخدا این حق من نیست من خیلی کمک خانوادم بودم هیچوقت خوبیای منو نمی بینن. خیلی دلم گرفته
من چند مورد از بچهای معروف اینستا رو دیدم ک این مشکلو داشتن قبلا
بعد میگفتن ک اول کمک میکردن تو خونه خیلییی...اگه باز بهترنشدن تنها راهش لجبازیه همین...😑داداش خودم همین تخس بودنو ادامه داد والان کاریش ندارن
كن معنا يا الله، لأنك الوحيد الذي يشعر بنا ويهتم بأمرنا ويدرك كل مافينا.خدایا در کنار ما باش، چون تو تنها کسی هستی که احساس ما را درک میکند و به ما توجه میکند و از هرآنچه درون ماست با خبر است ♥️
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
بازم خوشبحالت. من یجا میخوام برم کوفتم میشه ازبس می پرسن کجا. میرم بیرون ده دفه زنگ میزنن. بخدا هیچ ...
اخی
نه مال من زیاد سخت نمیگیرن بیشتر بخاطر پوششم میترسن مثلا بیرون برم بجز پاییر زمستون حق طلا انداختن ندارم مثلا النگویی چیزی چون استینم بلندنیس خطرناکه و...
اخی نه مال من زیاد سخت نمیگیرن بیشتر بخاطر پوششم میترسن مثلا بیرون برم بجز پاییر زمستون حق طلا اندا ...
بخدا مریضم کردن. انقد محدودم کردن اعتماد بنفسم صفره. تنها برم جایی دست و پام میلرزه. انقد استرس و اضطراب دارم ک میخوام برم پیش دکتر روانپزشک. جالب اینه ک خودشونو مقصر نمیدونن ک من اینجوری شدم. بهم میگن ازبس تو خونه ای استرس میگیری. اونوقت بیرونم ک میرم زهرمارم میشه.