2777
2789
عنوان

بت خانواده همسر را بشکنید

| مشاهده متن کامل بحث + 317042 بازدید | 1712 پست
مادرشوهرم فوت کرده حالاموضوع اصلی اینه که چجوری روی خواهرشوه کم کنم همش بهم دستورمیده هی میره ومیادش ...

شوهرت هنوز عشق قبلی اش رو دوست دارع؟ ازش پرسیدی؟؟؟

و قسم به نور،وقتی از زخم هایت وارد میشود،تا غم در آغوشت نگیرد...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اره بخدامگ مرض دارم یابیکارم بشینم اینقدتایپ کنم واس جلب توجه  اخع نمیشه ۴سال کلی سختی وغصه ود ...

عزیزم شما میتونی 

همیتکه اینجایی یعنی خدا داره راه رو بهت نشون میده 

شما اینجا فقط از مشکلاتت گفتی قطعا خوشی ها هم با همسرت داشتی 

تایپیک های قبلی بانو رو خوندی؟؟

و قسم به نور،وقتی از زخم هایت وارد میشود،تا غم در آغوشت نگیرد...
اره پرسیدم ولی میگ ن دیگ نمیدونم

حتما بدون 

بعد چند سال تلاش به خودت بیای ببینی تو رو کرده کنیز و یکی دیگه معشوقشه

حتما و حتما پیگیری کن 

اصلا به شوهرت نگو و نپرس خودت پیدا کن

و قسم به نور،وقتی از زخم هایت وارد میشود،تا غم در آغوشت نگیرد...
درست هست ولی مشکلات بیشتره ن نخوندم عزیزم دعاکنیدبرام

اول اونا رو بخون 

من خودم رو دوست دارم و

 تایپیک صمیمیت ممنوع خیلی کمک ات میکنه

و قسم به نور،وقتی از زخم هایت وارد میشود،تا غم در آغوشت نگیرد...
سلام دوستان من با  خانواده ی همسرم تو یه ساختمان ساکن هستیم یه جر و بحثایی که به درگیری لفظی من ...

دوست عزیز دوباره داری خودت رو نادیده میگیری و میگی اونطوری که خودم دوست دارم رفت و آمد کنم یا اونطوری که اونا میگن!!!!

بنظر من حتما رابطه رو کم کن.و الان موقعیت خوبی هست.  ولی دیگه خود واقعیت و سیاستت رو نشون نده.

چرا دوباره خودت رو توی دردسر بندازی!

دوستان یه خانم توی اینستا هستن که یه صحبتی کردن و گفتم بیام اینجاهم بگم.

ایشون گفتن که یه فیلمنامه رو در نظر بگیرید.  دیدید توی یه فیلم یکنفر نقش همسایه رو بازی میکنه.یکنفر نقش راننده تاکسی.یکنفر مثلا فروشنده سوپری هست و اینها توی فیلم اسمی ندارن...نقششون خیلی کم رنگ هست توی فیلم.برای لحظه ای رد میشن. 

خیلی از آدمها هستن تو زندگیمون که دقیقا مثل همین نقشها هستن ولی ما اونها رو بزرگ میکنیم. نقششون رو پررنگ میکنیم تو زندگیمون. در صورتیکه خودمون نقش اول هستیم . ولی برای خودمون رقیب درست میکنیم...اونهارو به اندازه خودمون مهم میکنیم بعد دست و پا میزنیم و از موقعیتی که داریم ناراحت و ناراضی هستیم.

فیلمنامه زندگیمون رو خودمون دستمون بگیریم...

دوستان 

ی موضوعی:

حدود یک سال پیش همسر من مریضی سختی گرفت. 

و وقتی که سر کار بود کارش به بیمارستان کشیده شد. 

من وقتی شنیدم شدیدا ناراحت شدم و گریه میکردم و... 

وقتی داشتم میرفتم بیمارستان به خودم گفتم خودت رو جمع جور کن. برو بهش انرژی مثبت بده. با خودت انرژی مثبت ببر. 

جلوی احساسات خودم رو گرفتم و رفتم پیش همسرم و رفتم تو فاز انرژی مثبت و این چیز ها 


ولی بعد از مریضی

 همسرم از گریه های خواهراش موقع ملاقاتش برام میگفت 

که چقدر نگرانش بودن چقدر ناراحت بودن و... 

حسابي تحت تاثیر قرار گرفته بود و... 


من هم امسال که همسرم مریض شد 

اصلا جلوی احساسات خودم رو نگرفتم و تو فاز انرژی مثبت واینا نرفتم 


بعد فکر کردم که من خود واقعیم نبودم و فقط بخاطر قضیه مریضی قبلی همسرم اینطوری رفتار کردم. 

ولی یادم اومد که بانو قبلا گفتن مادر و خواهر همسر که واسه پیدا کردن قلق همسرمون خیلی میتونن به ما کمک کنن. چون اونها اصولا قلقشون رو بلدن... 

و انگار من از اونا یاد گرفتم که همسرم با نشون دادن احساسات(گریه) تحت تاثیر قرار میگیره. وگرنه فکر میکنه بیخیالی و نگرانش نیستی. 🤔

🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓

چند صفحه از تاپیک رو خوندم.

خیلی برام جالب بود. من اصلا از کسی بت نساختم. حتی از اینکه گاهی همسرم رفتارهایی می‌کنه که ممکنه موقتا فکر کنم دوستم نداره، این هم منو بهم نمیریزه.

فکر میکنم دو تا کار بود که باعث شد بت نسازم. اول خودم ن دو تا کتاب بود 

کتاب من خوبم تو خوبی از توماس هریس و کتاب ماندن در وضعیت آخر از توماس هریس که قبل از آشنایی و ازدواج خونده بودم.

دوم دیدن یه کلیپ از حاج آقا پناهیان با عنوان« گفتند پیوندتان مبارک نه آنقدر»

خودم را در آغوش گرفته ام، نه چندان با لطافت، نه چندان با محبت، اما ..... وفادار، ....وفادار

سلام دوستان 

من یه چیزی رو متوجه نمیشم 

اینکه میگن نقطه ضعف دست دیگران ندین با اینکه بگیم فلانی اینکارت منو ناراحت می‌کنه تناقض نداره بنظرتون ؟؟؟؟🤔🤔🤔

یعنی میترسم به کسی بگم فلان کارت منو ناراحت کرد دیگه ازم نقطه ضعف بگیره مدام تکرار کنه 🤒🙁

بهمین علت ناراحتیمو خیلی اوقات نشون ندادم به خانواده همسرم 🤔😟😟😟

لطفا راهنمایی کنید خیلی درگیر این مسیله هستم 😭😭😭

دقیقا مشکل منم همینه  از رشد میترسم  فکر میکنم همین که غذا و خونه دارم بسمه احساس میکنم ...

عزیزم من در حد خیلی ضعیفی این حالت رو داشتم چند سال پیش و میتونم درک کنم چی داری میگی. من‌ از خوشحالی و بی غم بودن عذاب وجدان میگرفتم, میگفتم نه نباید زندگی همش شادی باشه. ولی از وقتی ارتباطم رو با خدا قوی تر کردم و بیشتر دعا میخونم و خودم رو بیشتر دوست دارم خیلی بهتر شدم و الان تلاش میکنم همه ی روزهام مملو از شادی باشه و اگه احیانا کسی باعث بشه روزم خراب بشه بشدت ازش عصبانی میشم, یعنی اینقدر برام مهمه که خوشحالیم خراب نشه. 

دوست من شما هم سعی کن با نماز و دعا و نیایش این حس رو از خودت دور کنی, اگه مدتی گذشت و نتیجه نگرفتی در صورتی که امکانش رو داری از مشاور و روانکاو کمک بگیر. حقت نیست که با این حس زندگی کنی

با یه صلوات آمین بگو دوست گلم.خدایا هرکی چشمش به این امضا افتاد همون لحظه دلشو شاد کن.اگه دختره یه بخت خوب نصیبش کن.اگه منتظره دامنشو سبز کن.اگه غصه داره خدایا به بزرگیت قسمت میدم ارامشی از جنس خودت نصیبش کن.اگه مستاجره صاحب خونش کن.اگه با شوهرش مشکل داره دلشونو به هم رضا کن.خدایا خیلی از دوستام ناراحتی هایی دارن که نمیتونن بیان کنن اونا فقط تورو دارن جوری به خودت نزدیکشون کن که ناراحتیشونو فراموش کنن 🍃اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم🍃اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ تَعْجِيلَ عافِيَتِكَ ، وَصَبْراً عَلَىٰ بَلِيَّتِكَ ، وَخُرُوجاً إِلَىٰ رَحْمَتِكَ.🍀
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز