2777
2789
عنوان

بت خانواده همسر را بشکنید

| مشاهده متن کامل بحث + 317145 بازدید | 1712 پست
ببخشید ولی من فکر میکنم با این مدل ایستادگی همسرتون رو حساس میکنید و نتیجه ی خوبی نمی‌گیرید. 

نه با این شیوه طرز بیان سعی کردم با متن سازی انجام بدم ولی شخصیت همسرم طوریه که اگه حرفت رو ملایم و آروم بگی هیچ اثری درش نمیزاره ولی اگه خواسته ام رو محکم و جدی بگم و شدت اونو رو تو رفتارم ببینه کوتاه میاد وگرنه انگار با دیوار صحبت می‌کردم بعضی وقتا لازم میدونم که تمام سالها که شل کن سفت کن در آورده بودم روی بردن بچه ام الان دیگه واقعا نمیتونم تحمل کنم به قول یکی از دوستان اونا جایگاه مادر بودنش محفوظ باشه وبا متن سازی های که میکنن بخوان این جایگاه طبیعی من رو ازم بگیرن و من برای اینکه بد نشه، بحث نشه،همسرم بدش نیاد، ناراحت نشه دو دستی تقدیمشون کردم. 

شاید تند باشه رفتارم با همسرم ولی دیگه به ته ظرفیتم رسیده دیگه پر پر شدم جا ندارم بیشتر از این از خودم بگذرم و بشکنم نوبتی هم که باشه وقت دریافت پژواک عملیه که این سالها با من کردن. 

من عاشق خودم هستم چون من معجزه ی خدام🥰😄😄😍خانمای عزیزازتون خواهش میکنم برای ارامش دل همه امون،شفای بیماران وعاقبت بخیریمون یه صلوات بفرستید🤗منم از خدا میخام بحق این ایام هرچی تو دلتونه زود زود براورده بشه🙏💐

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عيبي نداره، مهم اينه الان فهميدي، طبيعيه كه با جاري وارد رقابت شده باشي چون تو جامعه جا افتاده كدوم ...

بله خدا رو شکر متوجه خیلی از اشتباهاتم شدم. 

از رقابت هم دست کشیدم و فامیل همسر رو کادو پیچ کردم و تقدیم جاری کردم. 

زمان رقابت که از هیچ حرف و کاری برای پایین کشیدن من دریغ نمیکردن. 

و متاسفانه منم وقتی حرف هاش به گوشم خورد ی مدت مثل اون رفتار کردم و یکی از اشتباهات بزرگم بود. 

الان من نه بهشون زنگ میزنم نه پیام میدم، نه کاری براش میکنم، نه دعوتشون میکنم، وقتی میان هم اصلا تعارف نمیکنم که بمونید نهار درست کنم یا شام درست کنم، چند ماهی یکبار میرم خونه هاشون، خیلی کم حرف میزنم و.... 

همه رو گذاشتم برای جاری... 

ولی بازم ایشون  رو من حساسه 

تحمل اینکه من جواب سوال یکی رو هم بدم نداره. 

تا ی مدت پیش از خودم می‌پرسیدم حالا که من میدون رو خالی کردم و ایشون تنهاست برای خودکشی برای فامیل همسر و جلب توجه کردن چرا بازم اینقدر به من حساسه 

الان میگم مشکل خودشه بزار اینقدر حساس باشه تا.... 😂

🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓
بچه ها یه چیزی من تئوری م از عملی م بهتره ... یعنی دانسته هام رو در زمان مورد نیاز ... کاملا نمیتونم ...



بانوارتمیس دوست دارم این سوال روکه تاحدودی سوال منم هست جواب بدید. 


برداشت خودم اینه

چون شخصا ادم تیوری درسخونی بودم وهمیشه فالور والدین وبعدفالور همسر،درعمل محکمترشدن برام سخت ترین کاردنیاباشه. خودم اززمانی که فهمیدم تیوریم ازعملیم قوی ترهست یعنی دوسال پیش به این آگاهی رسیدم

سعی کردم تودنیای واقعی همسرم فرزندم خواهرم مادرم وهیچکس رانصیحت نکنم.یعنی طرف جلوم اشتباه رفتارمیکنه ولی بهیچ عنوان تریپ موعظه نمی گیرم ودخالت نمیکنم. وتاکسی ازم مستقیما درخواست کمک نکرد کمک نمیکنم. تاحدودی این فاصله تیوری تاعملگراییم روکم کردم. وبعدزومم روبردم روافزایش کارای عملی مهارتی توزندگی وکم کردن نسبی مطالعه وپادکست گوش دادن وو. 



اماهنوز دلم میخواد عملی قوی ترباشم. 

پاشنه آشیلم روپیداکردم اماعملا دراون ماجرا توفیق شدیدی بدست نیاوردم 

اما خب تغییرات بسیاری توزمینه هایی داشتم که قبلاهم بلدبودم مثل هنر ورزش خیاطی اشپزی رسیدگی به مووپوست وتغذیه ووو. 

امااون نقطه ضعف پابرجاست البته بادوز کمتر. 

چطور توش جهش داشته باشم؟ اگرمایل بودید این پاشنه آشیل رومیگم ومطمینا پاشنه آشیل خیلی هاست. 

شکرت خداجون
بانوارتمیس دوست دارم این سوال روکه تاحدودی سوال منم هست جواب بدید.  برداشت خودم اینه چون ش ...

منم دارم تلاش میکنم کسی بهم چیزی میگه راهنمایی نکنم..سوال بپرسم یا حرف خودشوبخودش بزنم... فعلااول راهم... مرسی که هستید . بیابگو خانومی

خدامهربونترین است...

برای تکمیل سوالم مثالم رومیزنم 

پیشرفت من تاجایی بوده که ظلم ودرد رو مثل قبل سالها وماه ها توسینه ام حبس نکنم. وحلش کنم. 

الان به جایی رسیدم که کسی پشت سرم  جلوی همسرحرفی نمیزنه. شایدبه این علته که همه ترس هام ریخته. 

اما وقتی گاها با خونواده همسر یا خونواده خودم روبه رومیشم این جرات روبه خودشون میدن گله ریز داشته باشن. 

ومن درجا هنوز نتونستم کنش مناسبی انجام بدم. 

این کنش رویه ساعته تحلیل میکنم وبعد حلش میکنم باطرفم. ولی چرا به مرحله کنش درجانرسیدم؟ 

بعلاوه اینکه بشدت دختر وعروس کم توقع وکم زحمتی بودم برای هردوخونواده هامون  وبلدنیستم درخواست کمک کنم. 

اصلانمیدونم توچه زمینه ای بایددرخواست کرد. 

و حالا برای من شنیدن گله های کوچیکشون

حساسم کرده. اینوبگم ملایم گله میکنن. اما من بشدت بهم میریزم ویک ساعت طول میکشه تاجواب روپیداکنم. 

بعدکه جواب روپیداکردم باقدرت به طرفم حالی میکنم. 

اماچرا به مرحله درجا جواب توقعات دیگرانو دادن وبه مرحله درخواست کمک نرسیدم. یعنی من هیچ توقعی ازکسی نداشتم هیچ زمانی. واین نقطه ضعف بزرگیه که میخوام اینبارروش زوم کنم وباکمک شماحلش کنم. 

شکرت خداجون

سلام دوستان گلم، من اومدم  اما متاسفانه هنوز مطالبتون رو نخوندم.

یکی از دوستان به فیلم در پناه تو اشاره کرده بود که خیلی اشاره به جایی بود.

تصمیم گرفتم برای استراحت روزانه، هرروز یک قسمتش رو ببینم و اینجا تحلیل کنیم باهم.

فکر کنم خیلی مفید باشه.

خوشا راهی که پایانش تو باشی...
بله خدا رو شکر متوجه خیلی از اشتباهاتم شدم.  از رقابت هم دست کشیدم و فامیل همسر رو کادو پیچ کر ...

از جمله کادو پیچ کردن برای جاری خوشم اومد

میشه برای پسرم نفری یه صلوات بفرستید خوب بشه.کاردرمانی میره
برای تکمیل سوالم مثالم رومیزنم  پیشرفت من تاجایی بوده که ظلم ودرد رو مثل قبل سالها وماه ها توس ...

بد‌ که نیست بیتا جان منم کلا اینجوریم از هیچکس توقعی ندارم آدم بی زحمتی هستم  شما هم همینطور

من الان خیلی خودمو تنها حس میکنم دوستام رو که یکی یکی شناختم حتی مادرم هم احساس میکنم با ابنکه میگه دوستم داره اما این پالس رو ازش نمیگیرم اید بخاطر تبعیض ها و رفتارهای خودش اینجوری شدم


فکر کن یک روز که از خواب بیدار شدی بدنی که همیشه رویایش را داشتی به دست آورده ای.عضو تاپیک بامدادخمار گروه آبی---»وزن اولیه : 65😥هدف :55😍تاریخ شروع۳ / ۱۲ / ۹۹

بچه ها میشه لطفا تو شناخت دوستم کمکم کنید

این دوست من همیشه هر مسئله نگران کننده ای براش پیش میاد بهم پیام میده میدونه ارومش میکنم باهاش صحبت میکنم حس مسئله بهش میگم

دیروز بهش گفتم دوست دارم درس بخونم گفت بنظرم نخون برو یکار دیگه کن 

بعد گفت نمیخواستم بهت بگم من دارم جایی استخدام میشم نخواستم بگم تا برم بعد بگم

منم یجوری شدم دو دلم گفتم چطور همه چیزای خوبو برای خودت مخوای بعد من تا نزدیکای صبح بهش پیام میدادم و پای دردو دلا مشکلاتش مینشستم چرا اینو نگفتی 

فکر کن یک روز که از خواب بیدار شدی بدنی که همیشه رویایش را داشتی به دست آورده ای.عضو تاپیک بامدادخمار گروه آبی---»وزن اولیه : 65😥هدف :55😍تاریخ شروع۳ / ۱۲ / ۹۹
برای تکمیل سوالم مثالم رومیزنم  پیشرفت من تاجایی بوده که ظلم ودرد رو مثل قبل سالها وماه ها توس ...

بیتا جان این قسمت حرفاتون خیلی شبیه زندگی منه 

منم چون از کسی توقعی نداشتم و همیشه بارم رو دوش خودم بوده الان از گله های ریز و خیلی اروم بقیه هم زورم میگیره 

از خودم حرصم میگیره ک چرا فلان جاهم که اونا کم گذاشتن من گذشتمو هیچی نگفتم اما اونا چقد جسور و گستاخ چیزای الکیو هم ب روم میارن

به نظرم راهش متوقع تر بودنه اینکه ریز بشیم رو رفتارای بقیه ویکی دوتا عیب و ایراد کوچیک بگیریم گاهی بگیم ناراحت شدم نیمدی ناراحت شدم این کارو انجام ندادی 

تا اگه اونام گله ای کردند اذیت نشیم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز