بت خانواده همسر را بشکنید

سلام دوستای خوشگلم

چقدر خوشحالم ک تو جمعتون هستم و چقدر خوشحالدتر ک با بانو آرتمیس مهربون و خوش قلب آشنا شدم و حرفاشون رو با جان ودل میخونم.

دوستان من ی کاری و شروع کردم گفتم ب شما هم بگم.من تصمیم گرفتم تجربه هایی که اینجا و در طی زندگی شخصی خودم برام بوجود اومدن رو بصورت اصول دربیارم و در دفارجه یادداشت بنویسم.و بنظرم پایبندی به این اصول چون حاصل تجربه خودمون هست بسیار بیشتر هست.

دوس داشتم این تجربه رو باهاتون ب اشتراک بزارم.💕دوستتون دارم.شبتون بخیر

چقدر عالی من هم دفتری دارم به اسم دفتر باورها که همه باودهامو وتجربه هامو توش نوشتم

من پیدا نکردمشون متاسفانه

سلام دوستان..بانو ارتمیس عزیز من درباره کار کردن ازتون سوال پرسیدم که من با توجه ک رشته ای که خوندم تو شهر خودم کار برام نیست و ازتون راهنمایی خواستم که برم اموزشگاه زبان بخونم که بعدا بتونم اموزشگاه تدریس کنم..گفتین که جواب میدین..‌ممنون میشم اگه براتون مقدوره راهنماییم کنین..

بانو جان ازت خواهش میکنم راهنماییم کن 

۲۸ساله دو تا بچه کوچیک دارم کاردانی کامپیوترم

دلمه کارشناسی بگیرم تا اونموقع ۳۲یا ۳۳ساله ام میشه که بتونم تو ازمون استخدامی جایی شرکت کنم

حقیقتا استرس گرفتم چون کامپیوتر خیلی سخته همش ریاضی. برنامه نویسیه

بعد همسرمم هم رشته منه میگه ول کن بابا حالا بینم استخدام بشی یا نه برو یه مغازه ای بزن راااحت بعدا هر رشته ای دوست داری بخون

الان موندم تقلا کنم سریع کارشناسی بگیرم شاید خدا کمک کرد جایی استخدام شدم از اونورم درسای طاقت فرسا شوهرمم که هی میگه برو کلاس هنری برو شغل ازاد

وقتی هم ندارم ۲۸ سالمه😩😢

بانو خواااهش میکنم کمکم کن😭😭😭

تو چقدر شبیه منی البته شوهر من بر عکس ب پدرش انقدر اهمیت میده

من چطور میتونم در این رابطه متن سازی رو شروع کنم؟ 

اونا خیلی از من جلو تر هستن. یک عمر جار زدن که ما یک لحظه هم بیکار نیستیم و.... 

همسرم یک عمره که تو گوشش خونده شده بعضی از کارها از سر بیکاری هست نه از هنر و سلیقه 

و خواهراش وقت این کارا رو ندارن آخه اونا اتم میشکافن و صبح میرن مطب، شب برمیگردن 😒😒😏😏

همون طور که تو کامنتی که ریپلای شده گفتم که هیچ کار خاصی نمیکنن. 

ولی تا دلتون بخواد ادعا دارن 

هیچ کاری ندارن که بخاطرش نتونن یک لحظه بیکار باشن ولی از بس گفتن همسرم باورش شده.... 

اگه فقط از کارهای خودشون میگفتن کار بقیه رو کوچک و بی ارزش نمیکردن هم مشکل من با این قضیه کمتر بود. 

واسه شروع میشه از تعریف هایی که ازم میشه به ی نحوه ای جلوی همسرم صبحت کنم؟ 

چطور متن سازی کنم در این رابطه؟ 

سلام عزیزم

تا حالا شده خودت، خودت رو بغل کنی؟

شده اسمت رو بیاری و بگی فلانی من عاشقتم؟

شده عاشق خودت باشی و بخودت محبت کنی؟

من فکر می کنم تا حالا اینکار رو نکردی یا اینکه با جون و دل انجام ندادی و تا وقتی خودت این احساس رو بخودت ندی و نداشته باشی نه تنها همسرت که بقیه هم نمی تونن این حس رو بهت داشته باشن..

اگر نخوندی و یا اگر خوندی یکبار دیگه تاپیک من خودم را دوست دارم رو بخون (با دقت و عمل به مباحثش و با حوصله)، توی این مدت هم ذهنت رو درگیر رفتار همسرت و مادرش نکن و فقط روی تاپیک و خودت تمرکز کن

ضمن اینکه اسیر شتاب زمان نشو و دنبال نتیجه آنی نباش...

و بعد از چند ماه خودت نتیجه ش رو ببین

اگر عزیزی اینجا هست که از یک طرف یکی رو بت کرده و از طرف دیگه شخصیت اون طرف رو قبول نداره حتما حتما در مورد سایه ها بخونه، بهترین منبع هم برای این کار آثار یونگ و البته کتاب نیمه های تاریک وجود از دبی فورد هستش.

تا وقتی قضیه کار کردن و نکردن اونا یا مشغله داشتن و نداشتنشون برات مهمه، اونا از این قضیه استفاده می کنن و هر روز بولدترش می کنن

بجای زوم کردن روی مشغله اونا روی مشغله های خودت زوم کن و توی رفتارت نشون بده که اکثرا در حال کار کردنی مخصوصا وقتی همسرت خونه ست یا زنگ میزنه

هر بار هم که راجع به مشغله های دیگران صحبت میشه یا بحث رو عوض کن یا اون مکان رو ترک کن یا کاملا بی تفاوت باش

اینطوری بعد ی مدت از گفتن خسته میشن

ضمن اینکه تزیین غذا و کارهای هنری رو اگر خودت قبول داری که ی هنر هست و براش ارزش قائلی، پس تعریف اونها برات مهم نباشه و احتمال بده از روی حسادته پس واکنش خاصی نشون نده و سعی کن تو اون کار مهارتت رو از قبل بیشتر کنی

وقتی ببینن بی توجهی و در حال تقویت اون مهارتی، خودشون کوتاه میان

عزیزم ولی من برام مهم نیست که اونا چیکار میکنن. 

مشکل من متن سازی هاشون برای همسرم هست. 

مثلا یه نفر داشت حسابی از کیک من تعریف می‌کرد. 

خواهر همسرم گفت منکه اصلا وقت این کارها رو ندارم. 

اون با این حرفش میخواست این پیام رو به همسرم بده که این کارها از سر بیکاری هست. 

بار ها و بارها ازش شنیدم که میگه *بیکارن میشینن از این کارها میکنن *

اون ها هیچوقت کم نمیارن، هیچوقت نمیگن ما بلد نیستم، ما حوصله نداریم و... 

میگن ما وقت این چیز ها رو نداریم. 

نمیدونم، تونستم منظورم رو درست بگم یا نه 

وقتی تو واکنش نشون ندی و اونها بفهمند حرفاشون برات مهم نیست یک مقدار کمتر از قبل این حرفارو میزنن و همینطور همسرت وقتی ببینه تو جواب تندی نمیدی خودش بیشتر متوجه نیت اونها میشه

ضمن اینکه توهم در مقابل متن سازی اونا برای همسرت، متن سازی کن

خودت رو مشغول نشون بده

گاهی خودت رو خیلی خسته نشون بده

براش مثال بزن از خانم هایی که مشغله کمی دارن و....

برای کارهات خیلی ارزش قائل شو و غیر مستقیم از زمان بر بودن و مفید بودن اون کار بگو

و ی جورایی سعی کن به همسرت بقبولونی که بیشتر اینکارها (مثل تزیین غذا و..) بخاطر و به عشق شوهرته، که هم شوهرت بیشتر قدردان باشه و هم اینکه اونها فکر نکنن قصدت هنرنمایی هست

از طرفی هم همسرت دلگرمتر میشه و به دستپخت و ...تو بیشتر عادت می کنه 

این رو هم بدون که ما از زبان کسانی که میدونیم با ما رابطه خوبی ندارند و غرض ورزی می کنند تعریف نمیشیم و کارهامون بر اساس تعاریف و معیارهای اونها ارزش پیدا نمی کنه

بانو جان میشه جواب منم بدید به کمک نیاز دارم 

جاری جدیدم خیلی تو چشمه و بهش خیلی محبت میکنن حتی خواهرشوهرم تولدشو تو فضای مجازی تبریک گفته درحالی که اصلا واسه من تاحالا از این کارا نکرده ، باهاشون هم خوب بودم این چیزا باعث شده از جاریم بدم بیاد چکار کنم کمکم کنید لطفا

توت فرنگي جان به نظرم يكبار كه يك چيزي تزيين كردي يا درست كردي خودت زودتر بگو دوستم اينارو ديده بود گفته خوشبحالت وقت مي كني اين كارهارو كني منم بهش گفتم والا منم شبانه روز ٢٤ ساعت وقت دارم توام مگه جز كار خونه ديگه چي كار ميكني ، اگه كمتر وقتتو با تلفن بگذروني يا سرت تو گوشي نباشه مدام يا تا فلان ساعت نخوابي به همه كارات مي رسي، بعد براي بولد كردنش بگو از من برنامه روزانه مي خواست كه چطور هم به كارام برسم هم به تزيينات و ...، منم بهش گفتم برنامه خاصي نميخواز ، يك كم تلفن بازيتو كم كن به همه كار مي رسي، بعد اگه ديگه خواستي خيلي بسوزوني طرف رو بگو مردم هنر و سليقه ندارن ميگذارن پاي كمبود وقت ، بگو بلد نيستم ديگه چرا ميگي وقت ندارم.

تا وقتي طرف حاليش نشده هي مدام تكرار كن