بت خانواده همسر را بشکنید

لینک بفرستید

تایپیک صمیمیت ممنوع بانو ارتمیس 

لطفا زودتر برگردونیدش😘

لینک باید بفرستید عزیزم

https://www.ninisite.com/discussion/topic/4870265/صمیمیت-ممنوع?page=37

اگه خانواده شوهر و خود شوهر توقع داشته باشن که برای ما بت باشن چیکار باید کرد یعنی من زیر بار نرفتم اما اونا خیلی ناراحتن و این رفتار من رو که نمیرم کارای خونشون رو انجام بدم یا هر بار قبل بیرون رفتن ازشون اجازه نمی گیرم یا هر روز صبح تا شب در خدمتشون نیستم یا تلاش نکردم با کوچیک کردن خودم تو دلشون جا کنم یا خانوادم به اندازه کافی باج ندادن چاخان نکردن شام و نهار ندادن نفهمی بیشعوری و یه نقطه ضعف بزرگ برای من و خانوادم می دونن  و واقعا تو فشارن 

بانو جان خواه‌ش میکنم همزمان تاپیک صمیمت ممنوع رو هم سر بزنید اخه هردوی تاپیک ها موضوع متفاوت و خییلی کاربردی دارن

عزيزم چطوري همسرتون رفتن سراغ ظرف شستن همسرم من هيچ كاري نميكنه اصلا فكرميكنه اگه كاركنه من پرو ميشم يا كسرشانش هست

دقیقا شوهر منم همینطور بود...ولی یکبار با اشک و غصه باهاش حرف زدم گفتم من شاغلم از اونورم کارهای خونه میریره سرم واقعا خسته میشم...

بعدش فردا شبش دید تو اشپزخونه سرم شلوغه اوند ماهی ها رو تمیز برام شست ظرفها رو کف زد منم آب کشیدم،حتی دیشب بهم گفت بیام ظرفهارو بشورم ،منم گفتم نه تعدادظرفها کمه..اما اگه دوباره بهم بگم بیام بشورم میگم دستت درد نکنه اره بیا بشور،میخوام عادت کنه به همکاری تو خونه

وااااي همسرمن اينكارو نميكنه ابدا حتي اگه گريه كنم بعدازسه سال زندگي مشترك فقط تونستم بهش ياد بدم جاها رو شبا بياره وسلام😔😔ازطرفي هم كه من شاغل نيستم اما خب يه بچه دارم خانوادمم شهرديگه هستن اما دراون حد كمكم نميكنه

عزیزم مال من بعد نوزده سال زندگی مشترک اتفاق افتاده ،باید با طلبکاری و تحکم نباشه خواسته ات

وقتایی که با هم خوش هستین اون موقع ها ازش بخواه ،بگو چقدررر دوست دارم تو آشپز خونه گاهی کنارم باشی و منو همراهی کنی بگو تمام خستگی هام در میشه احساس حمایت میکنم از سمت تو ،بنابراین روحیه میگیرم که با بچمون بهتر رفتار میکنم ،البته من اگه شاغل نبودم هرگز ازش انتظار کمک تو اشپزخونه نداشتم چون بنده خدا اونم از ساعت هفت صبح تا نه شب بیرون کار میکنه و شغل سختی هم داره

دقیقا، مشکل همینه، درسته ازخانواده همسر بت ساخته میشه، البته به قول بانو، ریشه درباورهای غلط پسر دوستی داره این ،عین واقعیته، ولی حواشی زیاد دیگه ایم داره، مثل اینکه مادرا دردوران مجردی پسرهاشون روبامتن سازی، اینجورتربیت کردند، که وقتی متاهل شدی ،همسرت، باید تمام وقت دراختیارماباشه نه خانواده خودش.

جالبه اینکه ،من باچندتاازاین خونواده ها که ارتباط داشتم، به وضوح دیدم اینها هم، مسلط به زندگی پسر وعروس بودند، وهم اینکه داماد ودخترها هم درتیم اینها بودند، منظورم اینه ،دخترهاشون روجوری تربیت کردند، که ازاول مادرشوهر وخانواده شوهر رو، از ،زندگی حذف کردند، وفقط باخانواده خودشون ارتباط دارند.

اینها، اصول سلطه گری روخوب بلدند، حالا عروس باشه یاداماد مهم خودشون وخواسته هاشون هست، به شما می گند، عروس باید به همسر وخانوادش برسه، ولی ازاون طرف، خیلی نرم داماد ،روهم می کشند سمت خودشون.

عزيزم بعد نوزده سال!!انشالله كه بهترازاين هم بشه اما شوهرم من كارش سخت نيس ١٠تا٢ بعدشم٤تا١٠پشت ميز اما مياد ميگه خستم نميتونم اينو بيار اونو ببر😔عصبيم ميكنه ميگم مگه چيكارميكني پشت ميزي كارت سخت نيس كه ميگه تو چيكاري ميكني ميخوري ميخوابي اما من با هزارتا مشتري سروكله ميزنم😒

کم کم بهتر میشه....کم کم ازش بخواه ، ازش بخاطر زحمتاش قدردانی کن نگو تو مگه چیکار میکنی پشت میز میشینی

 مثل همیشه مطالب مفید و کاربردی و راهگشا مشکلات 

بانو عزیز خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده

بیتا خانم  کشف بزرگی کردین .

به آگاهی بزرگی دست یافتین. آفرین بهتون.

لازمه بت شکنی آینه که همش در فکر این نباشیم که خودمون بت باشیم. همیشه دوست دارم بهترین عروس فامیل باشم. حتی گاهی عمیق که فکر میکنم  به این نتیجه میرسم که هدف من از خودسازی و رشدم  آینه که به بقیه بگم  ببینید من چقدر با شخصیت هستم.... ببینید چقدر آگاه هستم ....  ببینید چه قدر با بقیه فرق دارم..

از دست خودم ناراحتم . احساس میکنم  روانکاو  لازم دارم   ...آخه چرا توجه بقیه برام مهمه .... من که مورد توجه همسر و خانواده ام هستم  ... تو فامیل جایگاه خوب و مقبولی دارم ...

نمیدونم چمه والله....

خیلی سردر گمم. کاش یه غاری بود  چند سال تنها زندگی میکردم بدون اینکه  مسئولیتی در قبال خانواده ام داشته باشم .. بدون اینکه کسی رو ببینم .... تا شاید دردم  رو پیدا کنم