باخودم.گفتم این تجربیات من شاید بدرد تازه عروس ها و کسانی ک با خانواده همسر زتدگی میکنن بدرد بخور باشه.
من کاملا با خانواده همسرم رابطه خوبی دارم خداروشکر.نمیدونم بخاطر نسبت فامیلی ای ک با اونها دارمه یا رعایت کردن بعضی از قوانینه ک ذاتا انجام دادم و الان با خوندن تاپیک ها متوجه شدم پابند قوانینی بودم ک خودم نمیدونستم .
با وجود اینکه من نزدیک به سه سال زندگی مشترک با اونها و رابطه خیلی زیاد مادرم با خانواده همسرم و دونستن خیلی چیزها از زندگی پدر و مادرم .همیشه با تمام غم ها تو بدترین شرایط ک از خونه پدرم اومدم با لبخند پا تو خونشون گذاشتم.و آتو دستشون ندادم .
هرگز و هرگز نگذاشتم اتفاقات و چیزهای تلخ زیادی ک کم هم نیستن خونه پدرم رو از زبون من بشنوند.اگر از من از حال مادر و پدر و برادر بپرسن میگم شکر خدا سلام دارن .اگه یه چیزی از من اطلاعات بخوان میگم باورتون میشه من خودم حتی ازشون نپرسیدم.اگه پیشرفتی داشته باشن اصلا انگار ن انگار چیزی دیدم و بهشون چیزی نمیگم.
چون تو یه خونه ایم اگه لباس یا چیزی بخرم بهشون نشون نمیدم و وقتی پوشیدم اگه قیمت بالا باشه قیمت اون رو پایین میگم بهشون.ولی در مواقعی قیمت هارو مناسب رو به بالامیگم ک ارزش خودم پایین نیادو وقتی میپوشم بپرسن تازست مبارک باشه با لبخندمیگم خیلی وقته دارم ک...یا گاهی وقتا یه لبخند ملایم میزنم.ک دیگه سوال نکنن.
اگه یه لطفی بخوام براشون بکنم مثلا بگن برو میوه بیار یا فلان کار رو بکن با یه مکث خیلی کم بهشون نگاه میکنم و بعد ن با انرژی زیاد ن بی انرژی بلند میشم.و کارم رو هر چی ک باشه سعی میکنم خوب انجام بدم و بعد از اتمام کار ازم کلی تشکر میکنن.
هیچ وقت از خانواده همسرم پیش همسرم گله نکردم همیشه یه چیز متعادل بهش گفتم تو شرایط سخت.
مثلا گفتم خواهرت اخلاقش با همع فلان مدله بنده خدا منظور نداره ولی من خیییلی ناراحت میشم با من فلان کار رو میکنه.یا اگه بخوام تلوزیون نگاه کنم و خانوادش یه چیز دیگه .سر فرصت مناسب بهش میگم من امروز فلان فیلم رو نگاه نکردم چون ک بابا میخواست اخبار نگاه کنع.خب خونه خودشه اونم حق داره اما احساس کردم من این وسط حق ندارم..کل شب منتطر اون فیلم بودم و دیدم فرداییش ک باباش در حین دیدن تلوزیون به همسرم گف اخبار بزن منم الکی خشکم زد وهمسرم رو نگاه کردم ن اخم ن هیچی و دیدم اون خیلی معصوم نگاهم کرد ک بزنم؟اروم زد و بعد دو دقیقه دید ک بابا حواسش نیست درجا زد اون شبکه ای ک من میخواستم.و پدرش هم حساب کار دستش اومد...
اگه نزدیک خانواده همسر زندگی میکنید .بدونید صبر .اعتماد به خودتون.و حمایت همسر احتیاج دارید.سعی کنید حمایت های همسرتون رو کشف کنید .مثل مثال تلوزیونی ک زدم...