ببین عزیزم من یک خطای شناختی داشتم.یعنی فکرمیکردم اگر قراره پیشرفت شخصی کنم باید آدمهای موفق رو دنبال کنم تا اینجا که درسته.اما بعد ازون از اون افرادی که درچشم من موفق میومدن ناخوداگاه بت میساختم.و بطور ی رحمانه ای خودمو مقایسه میکردم.همش به خودم میگفتم بانوارتمیس یا مثلا استاد خودم تو خودشناسی خانم حقیقی...ویا خانمهای اطرافم درجامعه که از نزدیک میدیدمشون اونها عالی ان.و چون من موفقیتهام شبیه اونها نیست پس اونها عالی هستن و تمام ارزشها تلاشهامو زیرپا میزاشتم....نمیدیدم... کلی تلاش کلی مبارزه کلی تغییر عادت های مختلف و تبدیلشون به عادتهای عالی....تغییر شرایط زندگیم...رو در پرونده اعمالم داشتم اما باز هم بی رحمانه,خودم به خودم میگفتم فایده نداره تو باید دقیقا به همون موفقیتهایی برسی که این عزیزان رسیدن.
تااینکه اتفاقاتی افتاد که به چشم دیدم چقدر ناخوداگاه همه را بت میکردم.....و ترسی بزرگ همه وجودمو گرفت انگار تازه از خواب غفلت بیدارشده بودم.
انگار تازه تونستم گوهر درونیمو ببینم.تلاشهای خودم از کودکی تا این سن رو دیدم.سختی هایی که کشیدم رو دیدم و بسیار برای خودم سوگواری کردم.
از زمانی که به ارزش کارهای خودم پی بردم و دیگه خودمو مقایسه نکردم باهیچ کس....بت سازی هام بطور عالی متوقف شد.
اگرچه این روند برای هر انسانی دوباره پیش میاد مهم اینه بهش آگاه هستم به محض شروع مقایسه و خودسرزنشی خودم سریعاااا مچ خودمو میگیرم.
و نیازمند هشیاری خودمه در لحظه لحظه زندگیم.
فهمیدم اگه خودم ارزشمو نبینم کسی نمیبینه.