نه بابا انداختن بیرون چیه
احترام محفوظ بود ظاهرا اما ته دلم حس محبت نمیگرفتم ازشون کارایی میکردن گاهی که هر کدوم بساط قهر بود
بی درد سر جدا شدیم چون انتقالی گرفتیم
سالها وایسادم تا خونه مون درست شد و یه ارث هم تقسیم شد اما خیلی دل شکستن من محبت و احترام ۱ طرفه نگه داشتم