خانوما نمیدونم چم شده من شنیدم حرفتو پیش قالی تو خونت بزن ولی پیش جاریت نزن خودمم به خیلیا گفتما ولی یه جاری دارم اونم پیشم حرف میزنه منم حرف میزنم از خانواده شوهرم فقطم اوناییو میگم که به خودم ربط داره ولی از گفتن همینام بعدش پشیمون میشم همش میگم نکنه بره بهشون بگه , بهشم گفتم این حرفا رو یه وقت جایی نزنی گفت نه بابا منم پیش تو خیلی حرف زدم, حالا نمیدونم چیکار کنم جلو زبون خودمو بگیرم یه وقت شر نشه واسم
اگه یه بار بگه عادتو و ول میکنی بیشتر شنونده باش 🥴
شر میشه یروز شک نکن
اشتباه ترین کار دنیا رو انجام دادی، بحث رو ببر رو چیزای دیگه
وقتی اعتماد نداری چرا میگی؟
من و جاریم حرفایی پیش هم داریم که اگه یکیمون لو بده خون به پا میشه😅
حالا چه کاریه پشتشون حرف بزنی بیخیال
خودت ج خودتو دادی دیگه
حرفتو ب قالی خونت بزن
به جاری نزن
صددرصد یه روزی یه جایی اینکار برات گرون تموم میشه شک نکن !!!
اعتماد کردم که گفتم ولی دوتا جاری دارم میونشون با هم بده با من خوبه اونوقت من یکساله عروسی کردم جاریام هر دو در مورد اون یکی میگن که میره حرفتو میزنه حالا استرس گرفتم یه وقت اختلافی پیش اومد این جاریم نره حرفمو بزنه البته اون بیشتر پیش من حرف زده منم چیز خاصی نگفتما بد خانواده همسرمو نگفتم رفتارای نا خوشایندی که در حق من انجام دادنو گفتم فقط
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
