عروس خودش خواسته بود دیگه چون اینا از قبل دوست بودن کامل میدونست این مدلین
به خاطر اونا اصلا حجاب ایناش عوض شد مثلا بچه ۱۴ ساله رو گفت وای وای صبر کن که یعنی نیا بعد چادر سر کرد بهش گفتم این مگه چند سالشه که چادر سر میکنی گفت ۱۴ گفتم این که به سن تکلیف نرسیده 😐 گفت نه آخه میفهمه 🙄
منظورش این بود اون مسائلو میفهمه
خواهراش اینا یه عالمه آرایش و لباسهای جینگیل پینگیل پوشیده بودن ولی جلوی نامحرم با یه چیزی مینداختن رو صورتشون کلا دیده نمیشدن
فکر کن تو عکسا خواهرا و مادر داماد یه تیکه پارچه بودن یعنی نمیشه تشخیص داد کدوم کدومه😂😂
اولشم که هنوز شروع نشده بود شوهر خالم اومده بود قسمت زنونه با خالم نشسته بود بعد مادرشوهره از اتاق لباس اومد بیرون لباس مجلسی داشت حجاب نداشت دید مرد اونجاس شروع کرد دااااد و بیداد بعد اومد پشت ما قایم شد گفت وای خاک به سرم شد منو دیدن بعد اصلا شوهرخالم روش اون ور اینو ندیده بووود😐😐😐😐😐 میتونست عین آدم برگرده بره اتاق نه این که سر و صدا کنه توجه همه جلب شه
بعد دید خالم اونجاس رفت بهش گفت معذرت میخوام نفهمیدم شمایین و اینا خالمم گفت چه فرقی داره من کیم؟هرکی هست مهمونه اینجا داد و هوار راه انداختی
آدم نمیدونه چی بگه واقعا 🥴 چقدرم دلم پر بود😂