یه بار تو عروسی یکی از اقوام پاشنه کفشش گیر کرد به صندلی کم مونده بود بخوره زمین اونقدر خندیدیم همه داشتن چپ چپ نگامون میکردن 😑😂
مراسم عقد دخترداییم بود
مادر شوهرش اجازه نمیداد بجز محارم به داماد کسی تو فیلم بیفته
هروقت یادش میفتم حرص میخورم😒
تو اتاق عقد کامل روی دخترداییمو پوشونده بودن هیچیش دیده نمیشد یعنی تو عکسا اصلا قیافش دیده نمیشه
اه اه
ما یه جا عروسی دعوت بودم یه هو تو مراسم به اندازه ۴۰نفر بدون دعوت اومدن
ما تو دستشویی بودیم ازشون پرسیدم شما فامیل کی هستی گفتن عروس ما گفتیم پس ما نمی‌شناسیم‌تون ( فامیلای عروس بودیم)
بعد با خنده گفت پس فامیل داماد 🥺
سوتی که نیست
داداشم یه عروسی رفته بود،موقع شام دعوا شده بود،وقتی اومد سر تا پایش خورشت بادمجون و برنج شده بود،تا یه هفته میخندیدیم😂
واسه عروسی دخترعمه شوهرم آخرشب طرف دامادعروسو اوردن خونه مادرش واسه خدافظی.پاشنه کفشم بلندبود ازبالای پله سه تاپاگرد رو پرت شدم سر پله آخر تونستم میله رونگه دارم.آبرو شرافتم رفت.باز شانس آوردم نگه داشتم خودمو وگرنه ضربه مغزی میشدم گندمیزدم بع عروسیشون
عروسی دوستم کفشاش پاش رو زخم کرده بود به خاطر اینکه کمتر اذیت بشه وسط مجلس جوراب پوشید و کفشاش رو درآورد اما موقع رقص فراموش کرده بود و با همونا میرقصید.عروس با لباس سفید پفی و جوراب اسپرت مشکل راه راه😁وسط رقص لباسش رو بالا گرفته بود و میرقصید من و خواهرش خودمون رو کشتیم با هزار جور ادا بهش فهموندیم که اون دامن کوفتی رو ول کنه😂😂
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
