عه سلام بچه ها. من میومدم نی نی سایت اما این کاربرمو گم کرده بوجودم خاموش میومدم با دنیا اومدن دختراتونو تبریک میگم انشالله زیر سایتتون بزرگ بشن دختر منم سه دی بدنای اومد سی و هفت هفته و چهار روز فک کنم اخه رفتم مطب دکتر گیجم معاونت کرد تحریک کرد واژنو گفت یه هفته دیگه دردات شروع میشه منم از فرداش علایق داشتم دیگه نصف شب یکم دلم درد گرفت پاشدم همه یو جمع جور کردم بلایامون شستم کارامو کردم گفتم آماده باشم حدود ساعت دو شب رفتم بیمارستان گفت دو سه سانتی منم هی میگفتن تورم خدا نگاهم دارید رام دوره نرم بیام خلاصه موندم بیمارستان دخترم. ساعت شیش صبح بدنیا اومد از درد زایمان خیلی یادم نیست اما یادمه خیلی جیغ کشیدم اتاقمم پنجره آش بسمن حیاط بود مامانم استرس شدید گرفته بوده یعنی ابجیم جیغای منو شنیده بود میگف فقط سزارین ولی من بازم میگم طبیعی چون دردش بعد زایمان بچه صفر میشه خلاصه دخملل من ۳۲۵۰ گرم بود با قد ۵۱ولی خیلی ریز میزه بود به نسبت وزنش الانم که یازده ماهه آشه هرکی میبینه میگه ضعیفه ولی بهداشت میگه اضافه وزن داره😀
وای چقد حرف زدما
بیایید از خودتون یه خبر بدید
دختر من دهنمو سرویس کرده آنقدر بد غذا و کم شیر میخوره پدرمو در آورده فقط میگه برم بازی کنم حرف غذا رو نزن قاشق میبینه فرار میکنه مث جت
راستی اسم دخترم گذاشتم اناشید خانوم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
