چون نظرم با ۹۰ درصد نظرها متفاوت بود و همه جا قفل بود میخوام بگم.
اولا" خیلی ها ازدواج میکنن و چند تا بچه میارن بعد دیگه زنشون یا شوهرشون رو دوست ندارن جدا میشن. جدایی ظلم نیست. این جزیی از زندگیه. شاید این اقا واقعا" فکر میکرده میخواد با اون خانوم ازدواج کنه پس فریب هم نیست. در ضمن سرطان و تصادف تاوان گناه و اشتباه نیست مریضیه و حادثه. هر کی سرطان گرفت جواب کارهاش نیست. هر کس مسیول زندگی خودشه. اون خانوم مسیول ۶ سالیه که با وعدا و وعید این اقا خودشو فریب داده و امید بسته. اگه خودم بودم یا خواهرم یا دخترم دوست نداشتم کسی با عذاب وجدان یا حس ترحم بخواد به زندگی با من ادامه بده. همه لایق این هستن که کسی عاشقشون بشه و از ته دل بخوادشون. من خودم همچین تجربه ی دو ساله ای با کسی داشتم بعد بی دلیل رهام کرد و رفت منم ازدواج خوبی بعدش کردم شوهرم با تمام وجودش منو میخواد. الانم برای اون ادم ارزوی خوشبختی میکنم. و میگم خوب شد که رفت. و با گریه و بی تابی های من برنگشت. چون مسلما" عشقی که الان تو زندگیم دارم با اون نداشتم.
این نظر منه. نظرای بقیه هم محترمه برام. برای اون خانوم و اقا هم ارزوی خوشبختی میکنم.