مامانمو میگم بعد از یک ماه امروز اومدم خونشون اولش ک سره خریدن سیسمونی باهام بحث کرده ک فلان جا نمیریم گرونه و اینو نخر ب کارت نمیاد اونو نخر جات تنگه هیچی نگفتم رفتیم صبحونه بخوریم داداشمو صدا کرده همه چیو گذاشته جلوش منم نون پنیر خوردم شکمو نیستم ولی مهمونش ک هستم هیچوقت بهم احترام نمیذاره هیچوقت ب حرفم گوش نمیده اصن براش مهم نیستم منم دختر دار شدم ولی هیچوقت نمیزارم ازم ناراحت شه بخاطره اینکه دختره هیچوقت دسته کمش نمیگیرم😢
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
عزیزم صبحونتو بخور برو ناهارتو بخور برو شامم هیچ وقت واینستا وقتی اخلاقشونومیدونی دیر به دیر برو چندین ساعتم بیشتر نمون برای رفع دلتنگی...برای سیسمونی ام من جات باشم میذارم هرجا خودش گفت بریم کم و کسری هارو خودم میگیرم