بچه ها کمک دیروز شوهرم گف میخام یرم سند ماشین بزنم سرکار نرفت گف کار دارم تو هم میخای برو خونه مامانت منم حاضر شدم گف میخای بری اونجا چکار مثل اینکه بخاد تابلو نکنه پیله من نشه اینطوری دبگه منو برد اونجا ظهر اومد اونجا دیدم همچین تیپ زده و سرحال و سرخوش بود گفتم مگه نرفتی گف نه نیومد طرف. منم شک کردم شب کع رفتم خونه دیدم دستمال کاغذی ها نیست خودم صبحش دیدم توی هال بودن رفتم تو اتاق دیدم توی اتاق زیر کمده خیلی شک کردم بهش گفتم گف اها رفته بودم حموم میخاستم گوشامو تمیز کنم منم گفتم مگه گوش پاک کن نبود دیگه پیله نکردم اعصابم داغونه از دیشب ذهنم درگیره شوهرم اونجور ادمی نیس میدونم ولی شک کردم بهش همیشه یه شکی ته دلم نسبت بهش هس بهشم پیله کنم که چی بوده قضیش میگه تو دیوونه ای شکاکی بعدم سواستفاده میکنه بگید چیگار کنم داغونم بخدا