خیلی دلم گرفته، خیلی تنهاییم، خانواده شوهرم دختر دوستن و خانواده خودم پسر دوست ما موندیم این وسط😩سالی یکبار میریم خونه مادر خودم سالی نهایت ۲ بار هم خونه خانواده شوهرم میریم، دلم میخواد یه هفته بلندشم برم مهمونی دیگه خیلی از خونه خسته شدم، الان بیشتر از یکساله خونه مادرم نرفتم با مادرم تماس گرفتم گفتم به شوهرم زنگ بزنه بگه تعطیلات عاشورا بگه بریم اونجا گفت باشه ، دو روز بعد زنگ زد گفت ما میخوایم با خواهرت اینا بریم شمال میخوای تو هم بیا ، منم گفتم برو خوش بگذره من نمیام (چون شوهرم رابطه اش زیاد با شوهر خواهرم خوب نیست اونا پولدارن و اهل پز و افاده) خلاصه الان بیشتر از یک هفته است خواهرشوهرم رفته خونه مادرش تا تعطیلات پیش رو هم میمونه، باخودم گفتم بریم اما پشیمون شدم آخه یه بار رفتیم چند روز موندیم مادرشوهرم برگشت گفت من وقتی دخترم میاد دوست دارم برم باهاش بگردم چیه تو با بچت میای اینجا اذیتمون میکنید من اونموقع به شوهرم گفتم و برگشتیم خونه دیگه هم هر وقت میریم خونشون محاله بیشتر از ۲ روز بمونیم، شهری که ما زندگی میکنیم از خونه هر دو خانواده دوره، خدااااایا چقدر دلم گرفته کاش ما هم یه کس و کاری داشتیم که ۴ روز بریم خونش خوش باشیم😭😭😭😭
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من تو خونه از دست مادرم میکشم ببین من چقد بدبختم ک جایی نمیتونم برم .تو خونه ام ک خانم پسر دوست تشیف دارن از خداشه من برم فقط ازین خونه با اینکه ن لباسی میخرم ن چیزی هیچی
منم از همون لحاظ گفتم..چطور دلش اومده بگه ما میریم شمال.....ولی بازم سعی تو بکن اگه نتیجه نگرفتی با ...
گاهی اوقات وقتی ازدواج میکنی ممکنه همسرت رفتار یا.. باب میل خونواده نباشه و بی محلی میکنن و به ضرر فرزند خودشون تموم میشه و انگار اونام به این دوری عادت کردن
خیلی سخته
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری برآید از دلم آهی ،بسوزد هفت دریا را
وااای خوشبحالت از زندگیت لذت ببر ،کاش منم مثل تو دور بودم،،،ما بخابم بمیرمم اول باید بریم خونه پدر شوهر بعد بمیریم،طبقه بالای خونشونم،برای همه ی مراسمی باید اونجا باشیم،دیگه از ریخت همشون حالم بهم میخوره
من مادرشوهرپدرشوهرم چندساله فوت شدن مادرمم پیره منم تقریبا کسی رو ندارم به قول معروف دورم شلوغه اما به دردم نمیخورن خواهرام سر زندگیشونن الان هم به خاطر کرونا اصلا رفت وامد نیست همه گرفتارن تنها سرگرمی ما مسافرت به شماله تازه اونم توویلای خودمون جایی نمیریم