آها وای وای قبلنا میرفتیم خونه مامان و بابا بزرگ دختر داییم خیلی صدقه میزاشتن همرو میدزدیدیم شانسی میخریدم یه بار دو مشت پول ازش دزدیدیم خالش اومد همه پولارو انداختیم پشت در اتاق ولی خالش درو باز کرد کامل از زیر در همه پولا دراومدن اوه اوخ منبع درامدمون قطع شد