وقتی به عنوان یک زن

با دوتا بچه چجوری بره کافه کتاب بخونه قهوه بخوره😐

بنظر من تلاش برای تغییر آدم ها کار بشدددت بیهوده ای هست

حتا من درین سن و سال به این نتیجه رسیدم خیلیم ذات درونی خودمو نمی تونم عوض کنم ، خیلی اخلاق ها پایدار شدن فقط تعدیل میشن و عوض نمیشم و باید بپذیرم شون 

دست از تلاش برای همراه کردن همسران مون برداریم و برای کیف کردن درونی خودمون قدم برداریم ، حال درونی مون بهتر بشه ، اینقده وابسته به همسر نیستیم برای دریافت عشق و شادی و خوشی

حتا درصدی اونم خودش همراه میشه

تموم این راههایی که شما میگی رو من رفتم و دارم میرم، با همین راهها سرپام، ولی هر چقدر هم که مستقل باشم و برای خودم خوش بگذرونم آخر آخرش نیاز دارم که همسرم بهم محبت کنه، هیچ کس نمیتونه منکر این باشه، حتی اگر مثل من بتونه خودش رو گول بزنه و به روی خودش نیاره که چقدر نیاز به محبت و توجه همسرش داره و اون ته تهای دلش بازم دلش یک نگاه مهربون از همسرش رو میخواد....

با تموم این راههایی که دوستامون میگن میشه حالمون بهتر بشه، ولی مطمئن باش هیچ وقت خوب خوب نمیشه، همیشه یک خلایی توی زندگیمون میمونه که باید باهاش بسازیم 

بله واقعا حق داري در اخر ته دلت هميشه يه كمبودي رو احساس ميكني

خب زندگی توی هیچ وجه اش ، نمیشه تموم و صد در صد باشه عزیزم

باید بپذیریم دیگه 

پذیرفتیم دیگه