2777
2789
عنوان

چه گناهی کردم هرروز باید مادرشوهرمو ببینم ؟؟ چیکار کنم نیاد ؟

| مشاهده متن کامل بحث + 462 بازدید | 30 پست
مادر خودت بود همین حرف رو میزدی چه حسی بهت دست میداد اگه شوهرت گله میکرد نیاد

مادر من انقدر با ملاحظه س و مراعات میکنه ...

ولی در هر صورتم اگر مادر خودمم میبود و هرروز میخاست بیاد ، حقو ب همسرم میدادم 

بگوخب دل من گرفته میشه..درکت میکنم آدم گاهی وقتاحوصله خودشم نداره چ برسه ب اینکه یکی بخوادازکاراتم س ...

واقعا نمیدونم دیگه چی بگم چیکار کنم ، زندگی ما شده سه نفره ، ده روز ک نبود رفته بود سفر ، انقددددد همه چی آروم و خوب بود و روابطمون خوب بود با شوهرم.. همینکه رسید دوباره شروع شد 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

واقعا نمیدونم دیگه چی بگم چیکار کنم ، زندگی ما شده سه نفره ، ده روز ک نبود رفته بود سفر ، انقددددد ه ...

عجبا..عزیزم فقط بایدشوهرتوقانع کنی ک بهش بگه دیگه نیاد اگه واقعأاذیت میشی..راه دیگه ای نداری اینجورک معلومه

خدایا شکرت..
عجبا..عزیزم فقط بایدشوهرتوقانع کنی ک بهش بگه دیگه نیاد اگه واقعأاذیت میشی..راه دیگه ای نداری اینجورک ...

شوهرم طرف من نیست ، میگه تو درک نمیکنی 😞 کسی هم منو درک نمیکنه ، هرروز باید این اصاب خوردی رو تحمل کنم ، الکی بخندم و صبور باشم ... 

شوهرم طرف من نیست ، میگه تو درک نمیکنی 😞 کسی هم منو درک نمیکنه ، هرروز باید این اصاب خوردی رو تحمل ...

چ بگم والاخداکمکت کنه..ب خودش بگونمیخوادتواین شرایط خطرناک زحمت بکشی بیای

خدایا شکرت..
چ بگم والاخداکمکت کنه..ب خودش بگونمیخوادتواین شرایط خطرناک زحمت بکشی بیای

اصلا ی ذره هم کرونا مهم نیست ... هی اخبار کرونارو میگم بهش ولی انگار ب دیوار میگم ، همینکه کنار پسرش باشه خوشحاله حتی اگه بمیره

عزیزم‌نرو به شوهرتم‌بگو مامانت هست کمکت میکنه دیگه بعد یه ندت شوهرت خودش از مادرش میخواد که نیاد ...

اوه اوه تیکه بندازم بهش ک دیگه هیچی ، ناراحتم میشه .... خدایاااا من عایا توقع زیادی دارم ؟؟؟؟ چرااااااا اینا نمیفهمن واقعاااا ، خسته م کردن 

اوه اوه تیکه بندازم بهش ک دیگه هیچی ، ناراحتم میشه .... خدایاااا من عایا توقع زیادی دارم ؟؟؟؟ چراااا ...

تیکه نیست که خب

بشین خونت خانومیت کن

بذار دست تنها با مادرش باشه اونجا حالش جا بیاد

امیدوارم به اینده  
تیکه نیست که خب بشین خونت خانومیت کن بذار دست تنها با مادرش باشه اونجا حالش جا بیاد

ده روز نرفتم گفتم شاید حالیش بشه بفهمه عروسش ناراحته نیاد... ولی اصلا تاثیر نداشت ... یعنی آدم انقد بی رگ ؟؟ اصلا اهمیت نداره .. همینکه کنار شوهرم باشه کافیه به هر قیمتی 😭😭😭 نمیخام ببینمش ، همه زندگیمو درگیر خودش کرده ...

به برادر شوهر و خواهر شوهرات بگو مامان جان میان مغازه و رفت و امد زیاده مردمم رعایت نمیکنن من میترسم

خدایی نکرده چیزی شد گردن ما نیست بهتون اطلاع دادیم

به شوهرتم بگو حتما به خانوادش بگه ک مامانش با میلِ خودش مباد مغازه که بردا از شما گله نکنن اگه مامانشون چیزیش شد

تو هم چند روز مهربون شو و براشون خوراکی ببر و بگو مامان شما اومدی هم صحبتم شدی و خیلی خوبه که شوهرت شک نکنه

مطمین باش سر یه هفته بچه هاش منصرفش میکنن

امیدوارم به اینده  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792