من شوهرم ماموریت زیاذ میرع و با بچهام تنها می مونیم..من که استراخت میکنم و از تنهایی استفاذه و نمیترسم اصلا
من مامانم انقدر قشنگ تنها میمونه میگه روز و شب فرقی باهم ندارن که ، فقط شب ماه هست روز خورشید
والا من هیچ وقت تنها نمیخوابیدم میترسیدم اما رفتم شهر دیگه واسه زندگی کار شوهرم اقماریه و بعد از زایمانمم هیچ وقت نمیتونستم تنها باشم چون ترس داشتم اما چند بار مه تنها خوابیدم دیدم واقعا تنهایی چیزی نمیشه ترسم ریخت من خیلی ترسو بودم اما الان شیر زنمو نمیترسم پس نترس دوستم😀
خونه آدم امن ترین جای دنیاس واسه خودت آشپزی کن به خودت برس به کارای عقب افتادت برس خیلی حال میده من بعضی وقتا شوهرم شبا هم سرکاره تنهام خونه با پسرم ۳ سالشه
ترس ندارع ک شایدم دارع😐
منم امشب تنهام
چندسال پیش هم چندماه به دلایلی تنها زندگی کردم
و ترسی نداره تو هم نترس
دوغ بخور بخواب خواهر
من هفده سال تنها خوابیدم هیچی نشد
اره
دوسه سال پیش شایدم بیشتر مامان بابام مکه بودن خونه تنها بودم
الانم راحت میتونم بمونم فقط برق روشن باشه باید 😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
