2777
2789

سلام 

بچه ها خیلی ناراحتم

بیشتر از دست خودم .

چون خودم بیشتر به خودم ظلم کردم..

شوهرم اخلاقش خیلی بد بود بدترم شده و من همیشه بخاطر خانواده سکوت کردم

یعنی اگه کسی بشنوه این باهام اینجوری رفتار میکنه باورش نمیشه اینکه من کوتاه میام رو اصلا نمیپذیره..ولی خب دهنم بسته نمیدونم چرا..

چند وقتیه واقعا دیگه خسته شدم شوهرم از چشمم افتاده و کلا از مردا متنفر شدم.. درصورتی که عاشقانه ازدواج کردیم حتی پدرمم  مخالف ازدواجمون بود. ولی الان پدرم دوستش داره چون جلوشون مظلوم نمایی میکنه اونام خبر ندارن که..

خصوصیات بد شوهرم

⏺️اجازه نمیده جایی برم زیاد نهایت خونه مامانم

⏺️سرکار میگه فقط دولتی باشه میتونی بری و من الان بیکارم

⏺️خودشم یجا بند نمیشه انقدر که خودشو دست بالا میگیره هی از این شرکت به اون شرکت میکنه یکسال یکسال بیکار میشه

⏺️الان یکساله بیکاره با بیمه بیکاری میگذروندم

⏺️یه شراکتی هم کرد که گند کشیده شد همه چی

⏺️با خرج نکردنای منو خودش خونه خریدیم اوایل نامزدی

⏺️کلا از هرکی ناراحت بشه سر من خالی میکنه

⏺️الانم چند وقته مدام خونه و منم دارم عذاب میکشم.

⏺️بهش میگم برو بیرون حداقل دوستاتو ببین یکم روحیه ت عوض شه منم برم چند نفر ببینم دلم وا شه(اهل هیچی نیست )



اها اینم بگم تو ماه رمضون هم بزور  با دوستام رفتم پارک هرکی یچی درست کرد با ماسک نشستیم دورهم افطار خوردیم برگشتیم

هرچند کلی غر زد اهمیت ندادم

حالا سه هفته پیش دوستام گفتن بریم بیرون همو ببینیم (من هرجا برم با ماسک و دستکش میرم)  من به شوهرم گفتم توام برو پیش دوستت برنامه بزار

گفت نه توام جایی نرو

منم دلخور شدم یکم بحث کردیم خیلی اروم(چون یکم گیر میدمراضی میشه گاهی)دیدم زیر بار نمیره گفتم اوکی توام تا ۳بار نمیری کسی رو ببینی


بعد هفته قبل خودش یهو ساعت ۵زنگ زد به دوستش کجایی دارم میام پیشت من دراز کشیده بودم از بیحوصله گی 

همون حرفای خودشو بهش زدم گفتم یادته؟حالا توام جایی نمیری و تا ۳بار رو یادآوری کردم 

شروع کرد به بحث و فوش

من جوابشو میدادم تعجب میکرد میگفت پا میشم میام میزنمت اینو ۴بار تکرار کرد

بعد گفت جامون انگار عوض شده میخای ول بگردی جمع کن برو خونه بابات


قبلانا گریه م میگرفت ولی الان اصلا حرفاش برام مهم نیست و ازش چند وقته بدم اومده نزدیک یک ساله..


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شرایطت خیلی سخت نیس

خواهر منم مثل تو با شوهرش رفتار میکنه

کوتاه میاد و تا چندماه پیش هیچکس نمیدونست توی این ده سال چی بهش گذشته

حالا شرایط شوهرش؛ دست بزن داره حسابی ، خیانت کاره ، شکاکه، کنترل گره، تهمت میزنه بهش، خودشو حسابی بالاتر و بهتر از خواهرم میدونه( با اینکه در مقابل خواهر من یه میمون زشته) تعادل رفتاری نداره و هزار تا چیز دیگه

خدایا مراقب این فسقله تو دلم باش🥺

متاسفانه شوهرمنم اینجوریه....ولی نمیتونم کاری کنم.یه توراهی دارم ودخترم ۴سالشه

{کنجدجونم،هنوزنمیدونم دخمری یاآقاپسری 😊امامن وبابایی وآبجی باران بی صبرانه منتظریم که بدونیم 😊امروزباران کوچولوبه بابایی میگفت :بابایی بیامامان توی شکمش نی نی داره،من میخام بغلش کنم ،اسباب بازیاموبدم بازی کنه....نمیدونم من چراذوق کرده بودم.خدایابه بزرگیه خودت قسمت میدم این حس هارونصیب همه خانومای سرزمینم کن🙏تاریخ (۱۳۹۹/۴/۲۱)}
شرایطت خیلی سخت نیس خواهر منم مثل تو با شوهرش رفتار میکنه کوتاه میاد و تا چندماه پیش هیچکس نمیدونس ...


نمیدونم چکار کنم کاش اونروز رفته بودم چندتا شرط براش میزاشتم 

بلکه خودشو اصلاح کنه...

دلم میخاد مثل بعضی زنا وحشی بشم بهش همش غر بزنم بلکه آدم بشه

شوهرمنم هیچ جانمیزاره برم😔میگه هرزنی بره بیرون هرزست.خیلی بهم سخت میگذره .چون هیچکسوندارم وطاقت دوری ازبچموندارم تحمل میکنم

{کنجدجونم،هنوزنمیدونم دخمری یاآقاپسری 😊امامن وبابایی وآبجی باران بی صبرانه منتظریم که بدونیم 😊امروزباران کوچولوبه بابایی میگفت :بابایی بیامامان توی شکمش نی نی داره،من میخام بغلش کنم ،اسباب بازیاموبدم بازی کنه....نمیدونم من چراذوق کرده بودم.خدایابه بزرگیه خودت قسمت میدم این حس هارونصیب همه خانومای سرزمینم کن🙏تاریخ (۱۳۹۹/۴/۲۱)}
شوهرمنم هیچ جانمیزاره برم😔میگه هرزنی بره بیرون هرزست.خیلی بهم سخت میگذره .چون هیچکسوندارم وطاقت دور ...

خدای من

حالا بقیه دوستام همه شون دوتا بچه هم دارن با بچه هروز این رستوران، اون کافه،مهمونی،دورهمی....


نمیدونم چکار کنم کاش اونروز رفته بودم چندتا شرط براش میزاشتم  بلکه خودشو اصلاح کنه... دلم میخ ...

خوشحالم که تو میدونی داره بهت ظلم میشه و به فکر اصلاح شوهرتی

اما باورت میشه وقتی خونواده ام فهمیدن شوهرش اون آدم مظلوم و خوبی که همه فکر میکردن نیست و خواهرمو به بهونه های الکی کتک میزنه رفتن دنبالش و آوردنش پیش خودشون، اما خواهرم برگشت؟!!!

میخواستیم دق کنیم از دستش

البته اون دوتا بچه داره نتونست دوریشون رو طاقت بیاره اما اشتباه کرد به هر حال... 

خدایا مراقب این فسقله تو دلم باش🥺
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792