من و پسر عمم قرار بود ازدواج کنیم ولی سر مهریه ای که اونا خیلی کمتر از اون عروسشون نوشته بودن به مشکل خوردیم و بابام مهریه ای ک نوشته بودن و مد نظرشون بود رو برگردوند خونشون و به شوهر عمم گفته بود تو خودت با این مهریه حاظری دختر شوهر بدی ..شوهرعمم گفته بود درست میگین ولی مهریه رو خوده پسرم نوشته..بعد هم پسر عمم گفته اگه پسره مثه خودم باشه آره قبول میکنم
حالا بابام میگه کسی که انقدر از خودش مچکره به درد زندگی نمیخوره و اگه واقعا تو رو بخواد باید براش شرط بزاری آخه من هیچ شرط و شروطی براش نزاشتم..حالا میخام براش چن تا شرط بزارم چیزی به ذهنم نمیرسه شما پیشنهادتون چیه؟؟
