ساراجون منم مثل شما
چندماهه عروسی کردم و تاهمین چندوقت پیش مثل شما غصه میخوردم گریه می کردم تصور من و شما از ازدواج و زندگی مشترک اشتباه بوده
الان یه ماهی هست که منطقی تر شدم
ببین شما خودت رو وابسته به همسرت نکن کل روز منتظرش نشین که از سرکار بیاد و بشینه باهم وقت بگذروتید
شما خودت هم فعالیتهایی داشته باش
هرروز برو پیاده روی
بروخرید
بروورزش
برومهمونی
تو خونه موسیقی کارکن فیلم ببین کتاب مطالعه کن زبان جدید یادبگیر
این روهم درک کن که همسرت از کار خسته میشه حق داره انرژی کم بیاره
شبا درک کن نیاز بیشتری به استراحت داره
اما درباره دوستاش
من خودم ازاول به همسرم اجازه ندادم با رفیقاش بره بیرون
و فقط یه دوستش هست که متاهله و اونم چهارتایی رفت و امدداریم
به نظرم براش جا بنداز که دیگه بعد ازدواج باید دوستا بشن در حد سالی یبار
خودت هم برنامه بچین
مثلا من همیشه باهمسرم گیم بازی میکنم فیلم می بینیم درباره چیزایی که مورد علاقشه حرف میزنیم هرروز درباره سرکارش ازش میپرسم الان من باتمام همکاراش دورادور اشنا هستم دیگه
یه تایم هایی هم بذار برا خودش باشه تو حال خودش باشه