افسرده بود تحمل کردم، حالش بد بود تحمل کردم
یه قرون پول نداشت تحمل کردم
سرکار نمیرفت و این همه برا مشکلاتی که داشتیم طلا فروختم براش و تحمل کردم
مشروبش به راه بود هر کاری کردم که ول کنه اصلاااا اهمیت نداد
همیشه نسبت به من رفتارش سرد بود
نمیگم خوبی نداشت، داشت
ولی من هم آدم بدی براش نبودم که اینطوری بهم نارو بزنه
آخرش هم منو متهم کرد که تو مقصری،تو منو مریض کردی و باعث شدی من پنیک شم و فلان و اینا !!!
آخرش با تهمت زدن به من و مقصر دونستن بخاطر این که شکاکم و حساسم و حسودم گذاشت و رفت
شما هم از این جور مردا تو زندگیتون بوده؟؟؟