2777
2789
عنوان

اونایی که شرایط طلاق ندارن چیکار میکنید چجوری میگذرونین؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 664 بازدید | 80 پست
من اول عاشق اون شدم ساله بعدش به زور شوهرم دادم با اینکه قامیلیم دو سه سال یه بار شاید جایی چند لحظه ...

اونم میدونه عاشقشی؟؟

به گوهم زیاد اهمیت بدی میگه من بستنی کاکائوییم...🌈🌈
قضاوت نمیکنم عزیزم اما سعی کن اگه زرنگی زندگی تو حفظ کن اون بچه گناه داره

من 23 سالمه ولی جایی اگه بگم میگن شوخی نکن تو کمتر از29 یا 30 نیستی..چند روز پیش یکی بهم گفت مگه داغ جوون دیدی انقدر داغون شدی..یا مثلا دوستام بعده سه چهار سال که دیدنم نمیشناختنم..من خیییلی اذیت شدم از پنج شیش سالگیم تا الان..برام دعا کن..

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من 23 سالمه ولی جایی اگه بگم میگن شوخی نکن تو کمتر از29 یا 30 نیستی..چند روز پیش یکی بهم گفت مگه داغ ...

آخی عزیزم میدونم درکت میکنم اما کاش ازدواج زوری رو قبول نمی کردی مگه میخواستن بکشنت

به گوهم زیاد اهمیت بدی میگه من بستنی کاکائوییم...🌈🌈
یه سالی میشه اصلاااا گریم نمیاد خدایا من چم شده حداقل قبلا یه ساعت گریه میکردم اروم میشدم الان فقط س ...

مثل منی ۴ ماهه پسر ۶ ستلمو ندیدم اویل بی تابش بودم الان دوست ندارم عکسش رو ببزنم یا حتی بهش فکر کنم احساس میکنم خیلی سنگ دل شدم بخوام گریه هم کنم ب خودم میگم بسته شکنجه بسته بدبختی

اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
آخی عزیزم میدونم درکت میکنم اما کاش ازدواج زوری رو قبول نمی کردی مگه میخواستن بکشنت

من بچه بودم 14 سالم بود اولش روم نشد بگم نمیخام بعد عقد به هر کس گفتم کسی گوش نکرد یادمه 6 ماه گریه کردم تا شب حنابندونم گریه کردم بارها به خود شوهرم گفتم من نمیخامت ولی زورم به خونوادم نمیرسه تو رو خدا تو عقب بکش ولی میگفت مهم نیس تو نخاه ولی من عقب نمیکشم  

بمیرم الهی..یعنی روزای خوبم میاد برا ما؟؟

نمی دونم

😔😔😔

همه کل فامیل میگفتن من خوشبخترین زن میشم

ولی بر عکس شد .خیلی داعوونم

به امید روزی هستم ک بچم بیاد پیشم یا سراغمو بگیره


اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
من بچه بودم 14 سالم بود اولش روم نشد بگم نمیخام بعد عقد به هر کس گفتم کسی گوش نکرد یادمه 6 ماه گریه ...

عجب،الان اون طرف ازدواج کرده؟؟میدونه دوسش داری؟؟؟

به گوهم زیاد اهمیت بدی میگه من بستنی کاکائوییم...🌈🌈
دست خودم نیس..تنها چیزی که دست خودم نبود همینه..دو سال و سه ماهه ندیدمش ولی هر لحظه جلو چشممه این دس ...

تو عاشقش نیستی 

فقط در حسرت این طور مردی هستی با این خصوصیات اخلاقی یا شرایط زندگی یه جور رو یا بافی تو دهن خودته

اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
عجب،الان اون طرف ازدواج کرده؟؟میدونه دوسش داری؟؟؟

مجرده...نامزد داشت بهم زدن..من هیچ وقت بهش نگفتم اون زمان بچه بودم بعدشم ازدواج کردم از شهرمون اومدم تو روستای شوهرم اینا..دو سه سال یه بار میبینمش 

تو عاشقش نیستی  فقط در حسرت این طور مردی هستی با این خصوصیات اخلاقی یا شرایط زندگی یه جور رو ی ...

واقعا حسرتش روانیم کرده..دقیقاااا همون چیزی بود که میخاستم از همه نظر..ارزوشو تو گور میبرم...دلم میخاد فراموشش کنم حداقل از این بابت یکم راحت شم 

خب عزیزم آدم که دوبار زندگی نمیکنه اگه احساس میکنی باهاش خوشبخت نیستی طلاق بگیر،،،اما به خاطر اون پسر هیچ وق زندگی تو خراب نکن هیچ وق

به گوهم زیاد اهمیت بدی میگه من بستنی کاکائوییم...🌈🌈
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز