بچه ها من باردارم و ماه اخرمه صبح همسرم میخواست بره سرکار اومد بالا سرمو کلی یهویی قربون صدقم رفتو بعدش هی میگفت اخرایه بارداریته و حتما پیاده روی برو امروز صبح برو هوا خنکه بعدشم برو خونه مامانت بمون بعد افطار میام دنبالت امروز من خوابم برد تا ساعتا ۱۲ الان نیم ساعت پیش از کار اومده درحالی ک باید شب میومد گفتم چرا زود اومدی خونه گفت کار بیرون پیش اومده و سریع اماده شد رفت الان هزارتا فکر داره از سرم رد میشه 😕😕😕😕