2777
2789
عنوان

تا حالا شده ناخودآگاه دلتون بشکنه و آهتون کسی رو بگیره

| مشاهده متن کامل بحث + 15341 بازدید | 213 پست
یه بنده خدایی بوده با شوهر وپدر شوهرش قرار بوده برن مسافرت ظاهرا سالی یه بار به این سفر می رفتن زیارت وسیاحت پدر شوهره منظر که اینا قراره برن دنبالش از صبح جلوی در خونه می شینه مادر شوهره هم فوت کرده پسره هم تنها پسره چون داداشش تو جنگ شهید شده ...اما ادامه داستان .ظهر می شه از اینا خبر نمی شه زنگ می زنه به موبایل پسره که پس شما کجایید پسره می گه ما از صب راه افتادیم پدره می گه خوب چرا به من نگفتید ظاهرا عروسه یه چیزی از اون پشت می گه ....چون دقیقا نمی دونم ...اما دل پدر شوهره چنان می شکنه که می گن گفته کاش زبونت لال شه ....بشینی تو خونه .چنان تصادفی کرده بودن که می گن زنه اینه خمیر له شده بوده قدرت تکلمشم از دست داده تمام استخوناش شکسته بوده ولی جالبه که پسره ونوه سر پایی از بیمارستان مرخص شدن ..........................البته خیلی مفصل بود من حوصله تایپ ندارم
خدا یا شکرت که سومین گل زندگیمم سالمه کمک کن تا صالح هم باشه
منم جاریمونمی بخشم خخخخخخ یه کاری کرد که هنوزم دارم می سوزم البته زنگ زد ومعذرت خواهی ولی من نمی تونم ببخشم.....
خدا یا شکرت که سومین گل زندگیمم سالمه کمک کن تا صالح هم باشه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

داداشم الکی منو گرف زد بدجورم زد سرم و کوبید به کمد گفتم الهی دستت بشکنه واقعا شب دیر اومد بود با دوستش رو موتور تصادف کرد صورت براش نمونده بود دستش و ساعتش شکسته بود من ولی راضی نبودم
از دی که گذشت هیچ از و یاد مکن⚘ فردا که نیامده ست فریاد مکن⚘ برنامده و گذشته بنیاد مکن⚘ حالی ,خوش باش ,عمر بر باد مکن⚘
خانواده شوهرم برای عروسی من گفتن پول ندارن کمک کنن حتی کادو عروسی ندادن شوهرم یواش یواش جورش کرد منم اه کشیدم به یکسال نکشید پدرشوهرم ضامن دختر دامادشون شد و اونا هم کلاهبرداری کردن مجبور شد برای برگشت چکش توی یه هفته ماشینش و بفروشه و کلی از این و اون قرض بگیره اهم گرفتشون
خدایا نازدونه من و سالم نگه دار
سلام دوستان یکی هم دل خواهرموباباموشکست طوری که دوساله خواهرم موقع اذان فقط گریه میکنه واه میکشه ولی طرف هیچیش که نشدروزبه روزهم موفقترداره میشه(0) 
گلپسرمن {9}اسفندماه موقع اذان ظهربدنیااومدقشنگترین هدیه خدابه منه
اوایل عروسیم ما کولر نداشتیم و تو گرمای خوزستان با پنکه میخوابیدیم....چون پول نداشتیم کولر بخریم.من به شوهرم گفتم پدر و مادرت کولر دوتیکه دارن. اون کولر قدیمیشون رو بیار تا چندماه که دست و بالمون وا شه خودمون بخریم.....ولی خانواده ی شوهرم قبول نکردن و ما تو گرما میخوابیدیم تو اون هوای داغ....خلاصه پدرم از پول خودش برامون کولر دوتیکه خرید....... ولی چند وقت بعد هم کولر دوتیکه و هم کولر قدیمی خونه ی پدرشوهرم سوخت و به اندازه ی یه کولر نو خرج رو دستشون انداخت.....اونا هم چند شب مجبور شون مثل ما تو گرما بخوابن
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792