عین من پنصد و پنجاه هزار تو کیفم بود خاستیم گوشیه خوب بخرم تقریبا شش هفت سال پیش غیب شد ک پیدام نشد ...
من ریزه میزه زیاد ازم برداشتن ها.... فک کن کتونی اسپرت سفید بابام از یه شهردیگ خرید بود برام رفتیم خونه مامان بزرگم اومدم بیرون دیگ نبود هههه از اونموقع هروقت میرم اونجا کفشای منو قایم میکن مامان بزرگم یا کلاه و شالم هههه خدا
یه جایی خوندم نوشته بود: آرزویی ک فقط مال یه نفر باشه حتما براورده میشه،ولی آرزویی ک چن نفر بخوانش ب لایق ترینشون میرسه،پس یا یه چیزیو بخواه ک بقیه نخوان یا لایق ترینباش!♣️♠️
کفشا ک هیچوقت معلوم نشد کار کی بوده..شالمم مدرسه ازم برداشتن.حلقه رو مطمعنم شوهرسابقم برداشته.ی کتاب داشتم فقط ی بار خونه دخترخالم دیدمش صفحه اولش ی یادداشت داشتم محض اطمینان نگاه کردم ک ببینم همونه یا ن ک دیدم همون یادداشته هستش دیگ هیچی ب رو خودم نیاوردم ولش کردم همونجا
یه جایی خوندم نوشته بود: آرزویی ک فقط مال یه نفر باشه حتما براورده میشه،ولی آرزویی ک چن نفر بخوانش ب لایق ترینشون میرسه،پس یا یه چیزیو بخواه ک بقیه نخوان یا لایق ترینباش!♣️♠️