این داستان :عروس زخم خورده
عروس تعریفی ... می شود😂😂😂
سلام بچه ها حیثیتم رفت نمیدونم بخندم یا گریه کنم
من عقدم و نسبتا دست پخت خوبی دارم ، همسرم و تمام کسایی که خوردن تعریف کردن
فقط پدر و مادرشوهرم نخوردن دست پختمو ولی تعریف رو شنیدن
بعد کارگر داریم برای بنایی خونه خودمون و من برای ناهار از دیشب قرمه بار گذاشتم (تو خونه پدرم که بفرستم برای اونا)
همیشه چون باهاش خیلی ور نمیرفتم خوب میشد گفتم این دفعه چون پدرشوهرمم بالای سر کارگراس یچیز خفن تر بپزم
امروز انقدر با نمک و ترشیش ور رفتم ترش شد خیلی تو نت و نی نی سایت نوشته بود جوش شیرین بزنین :))
نه تنها ترشی نرفت مزه اسید گرفت!(خیلی خیلی کم زدم)
شور هم شد الان فهمیدم
الان احتما دارن میخورن و...
ابروم رفت بچه ها😂😂😂 گند زدم اعصابم خورده🤣😪🤦🏻♀️