خدا به دلت صبر بده!!! چه روزهای سختی گذروندی!!!😔😔😔 من برعکس شما خانواده شوهرم اینطوری بودن تازه خونه خریده بودیم و تا یک سال انقدر قسط و بدهی داشتیم که به زور پولمون برای خرج خورد و خوراک می رسید!!!
بعد مادرشوهرم می دونست ما چقدر دستمون خالیه مهمونی می گرفت سه مدل غذا می پخت و کل فامیل دعوت می کرد!!! چه روزهایی سختی به ما گذشت و چقدر سبکمون می کردن جلو فامیل!!! یادمه بعد سه سال که دستمون باز شد و قسط هامون همش تموم شد امده بودن خونمون می گفت خوب حالا هر هفته زنگ بزن یکی از فامیلمون برای شام دعوت کن!!! منم تو دلم گفتم پولم می زارم برای زمان بی پولی هام که هیچ کسی به فکرم نیست!!!!
خیلی اتفاقات افتاد و خیلی حرف های بد بهم زدند و آخرش به این رسیدم احترام یه چیز دو طرفه است!!!
سه بار استخاره از قران گرفتم هر سه بار درامد که از کسانی که در پی آزار تو هستند دوری کن!!!!