یک بار گریشو دیدم
یکبار صدای گریهشو پشت تلفن شنیدم
هر سال اربعین میرفت کربلا ، پارسال نتونست بره، دیدم برق اتاقو خاموش کرده مداحی گذاشته گریه میکنه
دومین بار وقتی گفتن نی نیم مرده و به زودی سقط میشه ، دو هزار کیلومتر فاصله داشتیم ، تو بیمارستان های های گریه میکردم ، اونم پشت تلفن گریه میکرد