2777
2789
عنوان

همسایمون به ما تهمت زد شوهرمم ...

| مشاهده متن کامل بحث + 1092 بازدید | 39 پست

حالا من نمیدونم کجا اشتباه کردم . اینکه به شوهرم نگفتم ؟ 

حالا چطور همسایمون دلش اومد تهمت بزنه اونن به خاطر فقط دوتا قابلمه ی رویی . نه گرانیت نه سرامیک نه برند . فقط رویی . اصلا مگه چقدر ارزش داره؟ اونم برای مادر من که توی بهترین و پولدارترین نقطه ی شهرمون زندگی میکنه برعکس من که خونمون توی بدترین و فقرترین و دزدترین نقطه ی شهره . اصلا شاید نه که همگی دزدن به خاطر همین به ما تهمت زدن . میگن کافر همه را به کیش خود پندارد 

یه نی نی تو راهی دارم که بی دعوت داره میاد 
چی به چی شده😕

بعد از اینکه مادرم و برادرم میرن خونمون . همسایمون مدعی میشه که قابلمه شون که تو راه پله بوده گم میشه و میگه مابرداشتیم . 

یه نی نی تو راهی دارم که بی دعوت داره میاد 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب شوهرت چرا به تو فوش داده؟!

همین که چرا کلید دارم برن اونجا و به چه حقی رفتن و چرا به من نگفتی و همسایه ها شک میکنن (درحالی که خانوادمم غریبه که نیستن )

یه نی نی تو راهی دارم که بی دعوت داره میاد 
یعنی شوهرت باور کرده حرف همسایه رو که مامانت اینا مثلا دزدیده باشن ،؟؟؟؟ یا عصبانی شده که همسایه ...

نه میگه چرا رفتن خونمون و همسایه ها شک میکنن و ...

یه نی نی تو راهی دارم که بی دعوت داره میاد 
خیلی سخت بود بیماریش؟؟؟تو دوره ی نهفته خدایی نکرده تو مبتلا نشدی؟؟

نه اتفاقا صرفا لرز و بدن درد و بی حالی داشته . والا منم شک کردم گرفته باشم ولی اگر گرفته بودم که تاالان باید علایم رو نشون میدادم 

یه نی نی تو راهی دارم که بی دعوت داره میاد 
نه اتفاقا صرفا لرز و بدن درد و بی حالی داشته . والا منم شک کردم گرفته باشم ولی اگر گرفته بودم که تاا ...

آزمایش که دادن گفتن کروناست؟؟

اگر دردم را فریاد بزنم خیلیها از شنیدن صدایش کر میشوند .... من یه مرده ی متحرکم که باید بخاطر دو تا فرشته ی کوچولوم رو پاهام باستم و ناله نکنم .... بخندم ... برقصم .... و هر صبح یه نقاب خوشگل به صورت بزنم تا نه داشتن مادر براشون حسرت بشه و نه چهره ی پدر تو ذهنشون خراب ....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792